کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قابل اعتماد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
قابل اطمینان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، رمزشناسی، مهندسی مخابرات] ← اطمینانپذیر
-
transmissible 2
قابل انتقال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] ویژگی آنچه میتواند از فرد یا گونهای به دیگری منتقل شود
-
navigable 2
قابل ناوبَری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ویژگی آبراهی با پهنا و عمق مناسب برای عبور شناور متـ . ناوشپذیر
-
exploitable forest
جنگل قابلبرداشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جنگلی که برای بهرهبرداری از آن هیچگونه محدودیت قانونی یا اقتصادی یا فنی وجود نداشته باشد
-
arable land
زمین قابلکشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] زمینی که برای کشت گیاهان مناسب است
-
traversable slope
شیب قابلعبور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] شیبی که در آن احتمال برگشت راننده به مسیر اولیه ضعیف است، اما میتواند با کاستن از سرعت خود وسیلۀ نقلیه را ایمن متوقف کند
-
portable whistle post
علامت سوت قابلحمل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] علامت سوتی که پیش از محوطۀ کاری کارگران بر روی خط گذاشته میشود
-
جستوجو در متن
-
trust versus mistrust
اعتماد در برابر بیاعتمادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] مرحلۀ نخست تحول در نظریۀ اریکسون که در آن نگرشهای نوزاد درمورد اعتماد و بیاعتمادی به خود و دیگران تحت تأثیر نوع توجه و مواظبتی است که دریافت میکند
-
vote of confidence, confidence vote
رأی اعتماد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] رأیی که با آن قوۀ مقننه اعتماد خود را به هیئت وزیران یا وزیر معرفیشده اعلام میکند
-
reliability 3
قابلیت اعتماد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] احتمال اینکه سامانهای، شامل چند مؤلفه، کار کند
-
technocentric
فنمحور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ویژگی دیدگاهی مبتنی بر فنّاوری و علم یا اعتماد صرف به علم در رفع مشکلات محیطزیست
-
information integrity
یکپارچگی اطلاعات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] همبستگی و درستی و همگونی و قابل اعتماد بودن محتوا و فرایندها و نظامهای اطلاعاتی
-
overconfidence effect
اثر بیشاعتمادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] اعتماد بیش از اندازۀ فرد به تواناییهای شناختی و قضاوت و استدلال شهودی خود
-
womanist
زنباور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] ویژگی کسی که برای قابلیتهای زنان احترام قائل است و به آنها اعتماد دارد و آنها را میستاید