کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قائم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
vertical asymptote
مجانب قائم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] مجانبی که در دستگاه مختصات قائم موازی با محور عرضهاست
-
orthogonal trajectory
مسیر قائم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] خمی که همۀ خمهای یک دستگاه مفروض را به زاویۀ قائمه قطع میکند
-
omnimeter
قائمسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] زاویهیابی مجهز به یک ریزبین/ میکروسکوپ که برای مشاهدۀ حرکتهای زاویهای حول محور قائم تلسکوپ به کار میرود
-
inversion 2
قرینۀ قائم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] تصویر آینهایِ یک لحن نسبت به محور افقی
-
orthometric elevation, orthometric height, normal height
ارتفاع قائم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] فاصلۀ هندسی بین زمینوار و نقطهای در امتداد خط شاقولی که از آن نقطه میگذرد
-
vertical kerb
جدول قائم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری ـ جادهای] نوعی جدول راسته که هدف از نصب آن حفاظت از پیادهرو در خیابانهای درون شهر است
-
vertical wear
سایش قائم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ← سایش سطح
-
پایداری قائم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← پایداری ایستایی
-
vertical photograph
عکس قائم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] عکسی که در هنگام تهیۀ آن، محور دوربین بیش از 3 تا 5 درجه از امتداد قائم انحراف نداشته باشد
-
deflection of the vertical,deviation of the vertical
انحراف قائم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] زاویۀ میان قائم و عمود بر بیضوی مرجع در هر نقطه از سطح زمین
-
vertical seismic profiling, VSP
لرزهنگاری قائم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] اندازهگیری پاسخ لرزهیاب در عمقهای مختلف چاه به چشمهای در سطح زمین
-
walkabove vertical seismic profiling, walkabove VSP
لرزهنگاری قائم بالاسری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نوعی لرزهنگاری قائم که در آن گیرنده، در چاه مایل و چشمه، در سطح قرار دارد و این دو طوری جابهجا میشوند که چشمه همواره بهطور قائم بالای گیرنده باشد
-
offset vertical seismic profiling, offset VSP
لرزهنگاری قائم دوراُفتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نوعی لرزهنگاری قائم که در آن چشمه در فاصلۀ معینی از دهانۀ چاه و گیرنده در عمقهای مختلف چاه قرار میگیرد
-
walkaway vertical seismic profiling, walkaway VSP
لرزهنگاری قائم دورشونده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نوعی لرزهنگاری قائم که در آن گیرندۀ واقع در عمق مشخصی از چاه امواج لرزهای چشمهای را ثبت میکند که بر روی یک خط راست از دهانۀ چاه دور میشود
-
azimuthal vertical seismic profiling, azimuthal VSP
لرزهنگاری قائم سمتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نوعی لرزهنگاری قائم که در آن چشمهها در راستاهای مختلف دهانۀ چاه واقع شدهاند