کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فواصل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
strike the props
بیرون بردن وسایل صحنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] خارج کردن وسایل صحنه در فواصل مختلف نمایش
-
time-laps cinematography, time-laps photography
فیلمبرداری با وقفۀ زمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] فیلمبرداری از یک رویداد بهصورت قاببهقاب در فواصل زمانی مشخص
-
tuning 1
کوک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] روابط حاکم بر فواصل موجود در یک ساز معین
-
cardinal altitudes, cardinal FLs
ارتفاعهای هزارگانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] ارتفاعها یا ترازهای پروازی که بهصورت فواصل هزارتایی بیان میشود
-
burning rotation
دورۀ تناوب سوزاندن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] فواصل زمانی میان حریقهای خواسته در ناحیهای مشخص
-
rhythm 2
ضرباهنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] ضربانهای متوالی قلب با فواصل زمانی منظم
-
escape rhythm
ضرباهنگ فراری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] ضربانهای متوالی قلب با فواصل زمانی منظم
-
general election, regular election
انتخابات سراسری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] انتخاباتی که بهطور منظم در فواصل زمانی معین در کل کشور برگزار میشود
-
expanding spread
گسترش بسطیابنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نوعی آرایش لرزهای که در آن گیرندهها بهازای هر عملکرد چشمهای معین به فواصل دورتر منتقل میشوند
-
distance ladder, cosmic distance ladder, cosmic distance scale, extragalactic distance scale
نردبان فاصله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] مجموعهروشهای سلسلهمراتبی برای اندازهگیری فواصل اخترفیزیکی کیهانی
-
transplanter
نشاکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] ماشین یا وسیلهای برای کاشت نشا به فواصل موردنظر در ردیفهای موازی
-
composite sample
نمونۀ مرکب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مخلوطی از تکنمونهها که در فواصل زمانی معین از آب یا فاضلاب یا پسماند گرفته میشود
-
strategic transport aircraft
هواپیمای ترابری راهبردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] هواگَردی که کاربرد اصلی آن ترابری افراد یا بار در فواصل خیلی طولانی است
-
clout archery, clout shooting
کمانگیری زمینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] نوعی کمانگیری که در آن تیرها از فواصل 18 تا 164 متری بهسوی هدف خوابیده پرتاب میشود
-
mode 2
مقام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نحوۀ قرارگرفتن اصوات موسیقایی با فواصل گوناگون نسبت به بُنمایه