کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فنسالاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
technocratic, technocratique (fr.)
فنسالارانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] ویژگی حکومتی که متولیان آن متخصصان فنی باشند
-
technocentric
فنمحور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ویژگی دیدگاهی مبتنی بر فنّاوری و علم یا اعتماد صرف به علم در رفع مشکلات محیطزیست
-
technocentrism
فنمحوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] نظامی ارزشی بر مبنای فنّاوری و توانایی آن در مهار و حفاظت محیطزیست
-
technician, technicien (fr.)
فنورز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] شخصی، معمولاً با مدرک کاردانی، که در فن یا صنعتی دارای تخصص و تجربۀ علمی باشد
-
Dvorak technique
فن دوراک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] روش تحلیلی برگرفته از نام ورن دوراک برای تعیین شدت توفند با استفاده از الگوی اَبر در تصاویر ماهوارهای
-
medium tech
میانفن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت فنّاوری] ← فنّاوری میانسطح
-
low tech
پایینفن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت فنّاوری] ← فنّاوری پایینسطح
-
electronic democracy, e-democracy
مردمسالاری الکترونیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] استفاده از فنّاوریهای ارتباطات الکترونیکی، مانند اینترنت، برای پیشبرد فرایندهای مردمسالارانه در حکومتهای مردمسالار
-
mediocracy
کممایهسالاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] نظامی که در آن افراد و گروههایی که ازنظر فکری و فرهنگی در سطح متوسط یا پایینتر قرار دارند حکومت میکنند
-
pluto-democracy
زرـ مردمسالاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] نظام سیاسی بهظاهر مردمسالاری که در آن ثروتمندان حکومت میکنند
-
temper bead technique
فن بازپخت مهرهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] روشی که در آن جوش لایۀ رویی موجب پخت مجدد و اصلاح خواص متالورژیکی لایۀ زیرین میشود
-
diffusion denuder technique
فن جداسازی پخشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] فنی برای خارج کردن یک مولکول یا دستهای از مولکولها از جریان هوا
-
half welding bead technique
فن جوشکاری نیممهره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] نوعی فن بازپخت مهرهای که در آن برای اثربخشی بازپخت لایۀ دوم بر روی لایۀ اول، نصف ضخامت اولین لایه با سنگزنی برداشته میشود متـ . فنّ نیممهره half-bead technique
-
antialiasing technique
فن صافسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] فنی در گرافیک رایانهای برای صاف کردن خطوط ناصاف در چاپ یا تصاویر ویدئویی
-
half-bead technique
فنّ نیممهره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] ← فنّ جوشکاری نیممهره