کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فلوت زدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
flutist
نوازندۀ فلوت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] کسی که فلوت مینوازد متـ . فلوتنواز
-
slide flute
فلوت کشوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نوعی نای که در آن تغییر نغمات با جابهجا کردن یک لولۀ کشوی در انتهای ساز صورت میگیرد
-
فلوتنواز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ← نوازندۀ فلوت
-
فلوتوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ← کمانهکشی فلوتوار
-
flautando (it.), flautato (it.)
کمانهکشی فلوتوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] دستوری برای اجرای کمانهکشی در سازهای زهی که در آن، ساز با نزدیک کردن کمانه به رودسته یا با کم کردن فشار کمانه نواخته میشود و صدای آن به صدای فلوت نزدیک میشود متـ . فلوتوار