کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فشار تخلیۀ فشردهساز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
pressure group, interest group
گروه فشار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] سازمان یا گروهی که برای تأمین منافع خاص خود میکوشد با اقداماتی هماهنگ و ازپیشطراحیشده، افکار عمومی و بخشهای تصمیمگیرندۀ حکومت را به اتخاذ تصمیم یا سیاستهایی سوق دهد
-
combustion pressure
فشار احتراق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] فشار تولیدشده براثر احتراق مخلوط سوخت و هوا در سیلندر
-
فشار اُسمزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] ← فشار گذرندگی
-
wind pressure, velocity pressure
فشار باد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نیروی کلی اعمالشدۀ باد بر روی یک ساختار
-
atmospheric pressure, barometric pressure
فشار جوّ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ، ژئوفیزیک] فشار وارده از جو، ناشی از جاذبۀ گرانشی ستون هوایی که در بالای نقطۀ مورد نظر قرار دارد
-
stress 3
فشار روانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] حالتی از پاسخ روانشناختی یا کاراندامشناختی به عوامل فشارزای درونی یا بیرونی که به تغییراتی در حالات هیجانی و رفتاری منجر میشود
-
osmotic pressure
فشار گذرندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] 1- فشار وارد بر غشای نیمهتراوایی که بین یک حلاّل خالص و یک محلول، یا بین دو محلول با غلظتهای متفاوت، قرار گرفته باشد 2- مقدار فشار اضافی که باید اعمال شود تا مانع عبور سیال از غشای نیمهتراوا شود متـ . فشار اُسمزی
-
capillary pressure
فشار مویینگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] فشار ناشی از مویینگی که در مایعات تحت تأثیر کشش سطحی به وجود میآید
-
condensation pressure
فشار میعان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← فشار اشباع بیدَررو
-
peer pressure
فشار همتایان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] تأثیر یک گروه از همتایان بر تکتک اعضای گروه بهمنظور سازگار ساختن آنان با انتظارات گروه ازنظر تفکر و احساس و رفتار مشابه یا قابلِقبول
-
centre of pressure
مرکز فشار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ← مرکز تأثیر
-
buff mode, run-in
وضعیت فشار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] وضعیتی که در آن طول قطار کم میشود و واگنهای قطار تحت تأثیر نیروی وزن یکدیگر تحت فشار قرار میگیرند
-
pressure altitude
فرازای فشار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] فرازای مربوط به مقدار معینی فشار هوا مطابق با جوّ استاندارد ایکائو
-
pressure tendency, barometric tendency
گرایش فشار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] مقدار و چگونگی تغییر فشار در دورۀ زمانی معین
-
partial pressure
پارهفشار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] فشاری که هر جزء از گاز مخلوط بهتنهایی ایجاد میکند