کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
extreme point
نقطۀ فرین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
extremophil
فریندوست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] هریک از کهنباکتریهایی که تمایل به زندگی در محیطی خاص با دما و نمک زیاد داشته باشد
-
extreme high water
فراکِشَند فرین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] بالاترین ارتفاع ثبتشدۀ فراکِشَند در هر محل
-
extreme low water
فروکِشَند فرین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] پایینترین ارتفاع ثبتشدۀ فراکِشَند در هر محل
-
extreme temperature
دمای فرین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بیشترین یا کمترین دما در محل و در دورۀ زمانی معین
-
extreme ultraviolet astronomy
نجوم فرابنفش فرین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] بخشی از نجوم فرابنفش که به مطالعۀ پرتوهای نجومی در بازۀ 10 تا 90 نانومتر میپردازد
-
temperature extremes
فرینهای دما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بیشترین و کمترین دما یا هریک از آنها در یک محل در دورۀ زمانی معین
-
absolute temperature extremes
فرینهای مطلق دما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بالاترین و پایینترین دمای دیدبانیشده در دورۀ خاص که بهعنوان ثبت اقلیمی به کار میرود
-
جستوجو در متن
-
mid-extreme tide
کِشَند میانفرینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] سطح مرجعی در نیمۀ فراکِشَند فرین و فروکِشَند فرین
-
plateau station
ایستگاه فلاتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ایستگاهی مرتفع که در آن حالت فرین اقلیم قارهای حاکم است