کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فریب خور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
diversionary device
فریبافزار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی افزارۀ آتشزای پرتابی که در هنگام انفجار با صدای بلند و نور خیرهکنندهای که تولید میکند فرد یا افراد حاضر در محل انفجار را گیج و سردرگم میکند
-
electronic deception
فریب الکترونیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی اقدام ضدالکترونیکی شامل تابش، بازتابش، جایگزینی، ارسال امواج خفهکننده، جذب، انکار، افزایش، تقویت یا بازتاب انرژی امواج الکترومغناطیسی مورد نظر توسط نیروهای جنگ الکترونیکی خودی که با ارسال آنها اخبار و اطلاعات الکترونیکی گمراهکننده...
-
cheater
فریبدهنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] یکی از طرفین قرارداد که در حین اجرای قرارداد دروغ میگوید یا از آن قرارداد پیروی نمیکند
-
perfidy
فریب غیرمجاز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] هر اقدامی که برای فریب غیرقانونی یا ممنوع انجام شود
-
missile magnet
موشکفریب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] فریبگری که موشک پرتابی به سمت هواپیما را به سوی خود منحرف میکند
-
demagogue
عوامفریب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی، علوم سیاسی و روابط بینالملل] فردی که به عوامفریبی میپردازد
-
tactical deception group
گروه فریب راهکنشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] سازمانی رزمی که عملیات فریب دشمن را به روشهای الکترونیکی و ارتباطاتی و بصری برای ارائۀ اطلاعات غلط به دشمن طراحی میکند
-
passive cheater
فریبدهندۀ غیرفعال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] فریبدهندهای که قرارداد را اجرا میکند، ولی سعی میکند اطلاعاتی بیش از آنچه در قرارداد آمده است به دست آورد
-
active cheater
فریبدهندۀ فعال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] فریبدهندهای که قرارداد درحالاجرا را بهمنظور فریبکاری به هم میزند