کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرمانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
power-sharing 2
همفرمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] مشارکت در تشکیل دولت بر پایۀ ائتلاف میان دو یا چند حزب متـ . مشارکت در قدرت
-
جستوجو در متن
-
send
ارسال 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] فرمانی برای فرستادن پیامنگار تازه
-
receive
دریافت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] فرمانی برای دریافت پیامنگارهای تازه
-
lee helm
سکان به بادپناه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] فرمانی که براساس آن سکان را برای جبران انحراف به طرف بادپناه حرکت میدهند
-
tiller, rudder tiller, helm 1, wheel
دستهسکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] اهرم یا بازو یا فرمانی که از آن برای حرکت دادن تیغۀ سکان استفاده میکنند
-
command button
دکمۀ فرمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] واپایشگری استاندارد که فرمانی را اجرا یا مجموعهای از گزینهها را آغاز کند
-
aileron
شهپر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] سطح فرمانی که به قسمت خارجی بال لولا میشود و بخشی از لبۀ فرّار آن را تشکیل میدهد
-
cyclic pitch control
فرمان هدایت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] فرمانی که بهکمک آن خلبان برای حرکت بالگَرد به طرفین و عقب و جلو میتواند گام هریک از پرههای چرخانه را جداگانه تغییر دهد
-
weapons tight
آتشبهاحتیاط!
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] فرمانی مربوط به واپایی سلاح که نشاندهندۀ وضعیتی است که در آن با سامانههای سلاح تنها باید به هدفی که متخاصم شناخته شود شلیک کرد
-
weapons free
آتشبهاختیار!
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] فرمانی مربوط به واپایی سلاح که نشاندهندۀ وضعیتی است که در آن با سامانههای سلاح باید به هدفی که غیرخودی یا ناشناس شناخته شود شلیک کرد
-
weapons hold
آتشبهفرمان!
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] فرمانی مربوط به واپایی سلاح که نشاندهندۀ وضعیتی است که در آن سامانههای سلاح باید در دفاع از خود و در اجرای دستور رسمی شلیک کنند
-
control wheel
چرخ فرمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] فرمانی دستی در اتاقک خلبان که با آن میتوان سکان افقی و شهپرها را حرکت داد و هواپیما را هدایت کرد
-
enter key, enter
کلید ورود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] یکی از کلیدهای صفحهکلید رایانه که با آن اجرای فرمانی از سامانۀ عامل درخواست میشود یا پایان سطر یا بند به برنامۀ واژهپرداز اعلام میگردد متـ . ورود 2