کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرزند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
nuclear family
خانوادۀ هستهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] خانوادهای مرکب از زن و شوهر با فرزند یا بدون فرزند، بهمثابۀ واحدی اجتماعی
-
family romance
خودنژادهپنداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] خیالبافی شایع در دوران کودکی که در آن کودک تصور میکند فرزندِ والدین خویش نیست، بلکه فرزند نجیبزادگان و خاندان سلطنتی است
-
working mothers, working women
مادران شاغل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] زنان دارای فرزند که در بیرون از خانه برای کسب درآمد کار میکنند
-
commissioning parents
والدین خواهان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] افرادی که با زنی برای زادن فرزند برای آنها قرارداد میبندند
-
bonding 2
پیوند 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فرایندی که در طی آن والدین و فرزند ازنظر عاطفی به یکدیگر وابسته میشوند
-
fertility
باروری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] 1. امکان تولیدمثل فرزند زنده 2. در جمعیتنگاری (demography)، تولید واقعی فرزند زنده که در محاسبۀ آن مردهزایی و سقط در نظر گرفته نمیشود
-
fecundity
بارآوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] 1. توانایی تولیدمثل فرزند بهطور مکرر و به تعداد زیاد 2. در جمعیتنگاری (demography)، توانایی بالقوۀ کاراندامشناختی تولیدمثل فرزند زنده
-
open birth interval
فاصلۀ باز تولد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] فاصلۀ زمانی پس از آخرین تولد زنده در زنانی که دو یا حداقل دو فرزند زنده به دنیا آوردهاند
-
closed birth interval
فاصلۀ بستۀ تولد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] فاصلۀ تولد بین دو تولد زنده در زنانی که دو یا حداقل دو فرزند زنده به دنیا آوردهاند
-
birth tourism
زادگردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] سفر برای به دنیا آوردن فرزند در کشورهایی که به افراد متولد در آنها حق شهروندی داده میشود
-
simple stepfamily
خانوادۀ ناتنی ساده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] خانوادهای ناتنی که در آن تنها یکی از والدین فرزند یا فرزندانی را از وصلت یا وصلتهای پیشین خود به واحد خانوادگی جدید میآورد
-
surrogate mother
مادر جانشین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] زنی که میپذیرد فرزند زن دیگری را در زهدان خود پرورش دهد اعم از آنکه جنین با تلقیح مصنوعی زامه یا از لقاح برونتنی زوج دیگری تشکیل شده باشد
-
adoption 2
فرزندخواندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] وضعیت کودکی که ازطرف فرد غیرخویشاوندی بهعنوان فرزند پذیرفته میشود و آن فرد همۀ مسئولیتها و حقوق و الزامات والد طبیعی را میپذیرد
-
reproduce
تولیدمثل کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] به وجود آمدن جاندار فرزند از جاندار والد به طریقۀ جنسی یا غیرجنسی متـ . زادآوری کردن، زاد آوردن
-
new woman
زن نوین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] زنی که در کارهای خانه مشارکت دارد و در تأمین مخارج مادی نیز سهیم است، و در عین حال، خود را والد اصلی فرزند یا فرزندانش میداند