کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فردی شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
personal care
مراقبت فردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت سلامت] کمک به فعالیتهای شخصی و روزمرۀ افرادی که به هر دلیل در انجام آنها ناتوان هستند
-
individualization1
فردیسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] وضعیتی که نتیجۀ فرایند فردی کردن است
-
individualization4
فردی کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] فرایندی که در آن تلاش میشود اعضای گروهی اجتماعی با مرزهایی مشخص و در قالب افراد از یکدیگر متمایز شوند و هریک حقوق و مزایای خود را داشته باشد
-
idiolect
گویش فردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] دانش نظام زبانی یک گویشور
-
individualized1
فردیسازیشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] ویژگی گروه اجتماعی یا پدیدهای که در آن فرایند فردی کردن رخ داده است
-
individual-level analysis, individual level of analysis
سطح فردی تحلیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] رویکرد تحلیلی به سیاسیات جهان که بر روانشناسی فردی کنشگران، بهویژه رهبران سیاسی، در عرصۀ سیاست خارجی تأکید دارد
-
individualized educational plan
برنامۀ آموزش فردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] برنامۀ اجباری دولت برای آموزش کودکان توانخواه باتوجهبه ویژگیهای فردی آنها اختـ . باف IEP
-
individual transition plan
برنامۀ فردی گذار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] بخشی از برنامۀ آموزش فردی که برای دانشآموزان توانخواه در آستانۀ 16 سالگی تنظیم میشود اختـ . بافگ ITP
-
interpersonal determinant
تعیینکنندۀ بینِفردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] هریک از عوامل تسریعکنندۀ بازگشت که مستلزم حضور فرد دیگر است و شامل تعارض بینِفردی مستقیم و غیرمستقیم و حالات مثبتی است که در موقعیتهای جمعی تجربه میشود
-
intrapersonal determinant
تعیینکنندۀ درونفردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] هریک از عوامل تسریعکنندۀ بازگشت که نیاز به حضور فرد دیگری ندارد و شامل حالات هیجانی مثبت و منفی و حالت جسمی منفی و وسوسههاست
-
جستوجو در متن
-
killed in actionn, KIA
کشتۀ جنگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] فردی که در میدان رزم، و نه در اقدامات تروریستی، جان خود را از دست میدهد یا براثر زخمی شدن، پیش از رسیدن به مراکز درمانی، فوت میکند