کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فربه یا پرواری کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
big government
حکومت فربه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] حکومتی فاسد و ناکارا و بیشازحد بزرگ که با تجاوز از حدود اختیاراتش، در عرصۀ سیاستگذاری عمومی و زندگی خصوصی شهروندان دخالت میکند
-
جستوجو در متن
-
customize
سفارشی کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] تغییر دادن یا ترکیب یا اصلاح کردن مؤلفههای کالا یا خدمات مطابق با نیازها و خواستههای مشتری
-
update 2
روزآمد کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] تعویض یا جانشین کردن همه یا بخشی از یک مجموعۀ داده با دادههای جدید یا تصحیحشده
-
tubal ligation
لولهبندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی، علوم سلامت] جمع کردن یا قطع کردن یا فشردن لولههای رحم
-
solation 2
سُل کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] پراکنده کردن ذرات کلوئیدی در بستری از گاز یا مایع یا جامد
-
ream
بُرقوزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] تمیز کردن سطح آسیبدیده یا سوراخشده پیش از تعمیر کردن یا پنچرگیری
-
refuel
سوختگیری کردن 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] فرایند پر کردن باک هواپیما در آسمان یا زمین یا دریا
-
mineral pigment
رنگدانۀ کانیایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] رنگدانۀ غیرآلی طبیعی یا مصنوعی که برای رنگ کردن یا تیره کردن یا حجیم کردن موادی مانند رنگ و گچ به کار میرود
-
test 1
آزمودن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] عمل سنجیدن یا ارزیابی یا امتحان کردن
-
puncture, centesis
بزل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی، علوم تشریحی، علوم سلامت] 1. سوراخ کردن با سوزن یا چاقو 2. زخم یا مجرای ناشی از سوراخ کردن
-
turn off, switch off
خاموش کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] قطع کردن جریان برق رایانه یا افزاره با کلید یا دستور نرمافزاری
-
acoustic lens
عدسی آکوستیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مجموعهای از تیغهها یا قرصها برای پخش کردن یا همگرا کردن امواج صوتی
-
ammoniation 2
آمونیاکدار کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] آمایش یا ترکیب کردن با آمونیاک
-
acetification2
سرکهای کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] فرایند تبدیل کردن یک ماده به سرکه یا استیکاسید