کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غولدهانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
caldera
غولدهانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] گودال رُمبشی بزرگی در قلۀ آتشفشان که دارای شکلی مدور و در برخی موارد کمی کشیده است و ابعاد آن چند برابر مجراهای درون آن است
-
واژههای مشابه
-
span, chord, bearing distance
دهانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[معماری و شهرسازی] عرض هر درگاه یا فاصلۀ میان دو پایۀ (pier) هر ساخته، مانند قوس و پل و گنبد
-
explosion caldera
غولدهانۀ انفجاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] غولدهانهای که در نتیجۀ از بین رفتن بخش بالایی مخروط آتشفشانی براثر انفجار به وجود میآید
-
collapse caldera
غولدهانۀ رُمبشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] غولدهانهای که براثر رُمبش سقف یک انباشتگاه ماگما به وجود میآید متـ . غولدهانۀ فرونشستی subsidence caldera
-
erosion caldera
غولدهانۀ فرسایشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] غولدهانهای که براثر فرسایش و بازشدگی یک غولدهانه یا فرسایش یک مخروط آتشفشانی به وجود میآید
-
subsidence caldera
غولدهانۀ فرونشستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ← غولدهانۀ رُمبشی
-
caldera complex
همتافت غولدهانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] مجموعهای از سنگهای متنوع در زیر غولدهانه
-
caldera lake
دریاچۀ غولدهانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دریاچهای، معمولاً دریاچۀ آب شیرین، که در غولدهانه براثر انباشت آب باران یا ذوب برف به وجود میآید
-
غول
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] ← ستارۀ غول
-
aperture 1, opening
دهانه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] ابزاری نوری برای تنظیم نور ورودی به سامانۀ نوری
-
دهانه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ← دهانۀ آتشفشان
-
دهانه 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] ← دهانۀ برخوردی
-
دهانه 4
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] ← دهانۀ ماه
-
crater 1
دهانۀ آتشفشان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ساختاری حوضمانند و لبهدار که معمولاً در قلۀ مخروط آتشفشانی پدید میآید متـ . دهانه 2