کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غرض و مرض داشتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
diet 2
پرهیز کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] تنظیم و محدود کردن برنامۀ غذایی روزانه متـ . پرهیز دادن، پرهیز داشتن، رژیم گرفتن، رژیم داشتن
-
disease, malady, illness 2
بیماری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] هرنوع وضعیت غیرطبیعی در ساختار یا کارکرد بافتها یا اعضا یا دستگاههای بدن که با مجموعهای از علائم و نشانهها مشخص میشود متـ . مرض
-
well-being
آسایش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] داشتن زندگی خوب و احساس رضایت خاطر
-
belligerence
ستیزهجویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] داشتن تمایلات خصمانه یا جنگجویانه
-
autonomy 1
خودگردانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] دارا بودن استقلال و در دست داشتن سرنوشت خود
-
intersexuality
دوجنسینگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] داشتن ویژگیهای زیستی زنانه و مردانه با هم
-
consanguinity
همخونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] خویشاوندی به علت داشتن دستِکم یک نیای مشترک
-
illusion of control
تسلطپنداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] تصور اغراقآمیز از تسلط بر رویدادهای بیرونی داشتن
-
watertight hatch
دریچۀ ضدِآب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] دریچهای که با داشتن زهوار و درزگیر ضدِآب است
-
stubble retention
حفظ کُلَش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نگه داشتن کُلَش بر روی زمین بهصورت خاکپوش
-
sulky
گاری چوبکِش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] وسیلهای دوچرخ و فلزی برای بالا نگه داشتن و حمل گِردهبینهها در عملیات چوبکِشی متـ . گاری
-
tack weld
خالجوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب، مهندسی مواد و متالورژی] هریک از جوشهای کوچک فاصلهدار برای همراستا نگاه داشتن قطعات در حین جوشکاری اصلی
-
Electra complex
عقدۀ الکترا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] عشق دختر به پدر و حسادت به مادر و سرزنش مادر برای محروم کردن او از داشتن آلت تناسلی نرینه
-
napperon, slip cloth
لچکی 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] رومیزی کوچکی که برای تمیز نگه داشتن رومیزی بزرگتر بر روی آن میاندازند
-
ego cathexis
مایهگذاری آنمن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] در نظریۀ روانکاوی، تمرکز انرژی روانی بر خویشتن و تلقی کردن آنمن خود بهعنوان موضوع دوست داشتن