کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غدد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
lingual glands
غدد زبانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] غدد بزاقی فرعی زبان
-
endocrine disorders
اختلالات غدد درونریز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی، علوم تشریحی] اختلال عملکرد غدد درونریز به دلیل ترشح کم یا زیاد
-
جستوجو در متن
-
sensible perspiration
تعریق محسوس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] تعریق ناشی از فعالیت غدد عرق
-
colostrum
آغوز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] شیری که در چند روز اول پس از زایمان از غدد شیر ترشح میشود
-
exocrine
برونریز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی، علوم تشریحی، علوم دارویی] ویژگی دستهای از غدد ترشحی که در آنها مادۀ ترشحی از راه مجرا به بیرون راه مییابد
-
exocrinology
برونریزشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] شناخت غدد برونریز و مواد ترشحی آنها
-
sebaceous carcinoma, sebaceous gland carcinoma
پوشچنگار چربینهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] پوشچنگار غدد چربینهای که بر روی پلکها ایجاد میشود
-
duct 2, ductus
مجرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] هریک از ساختارهای لولهایشکلی که ترشحات برخی غدد یا اندامها ازطریق آنها خارج میشود
-
nipple, papilla mammae, papilla mammaria, mammary papilla, mammilla, teat, thelium
مامک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی، علوم تشریحی] برجستگی رنگدانهدار در سطح قدامی غدد پستانی که مجاری شیری به آن ختم میشوند
-
sperm 2
گُشناب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] مایع سفید غلیظ شامل زامه و ترشحات غدد دستگاه جنسی نر
-
endogenous obesity
چاقی درونزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] چاقی ناشی از نارسایی و دُشکاری دستگاه گوارش یا غدد درونریز
-
sebum, cutaneous sebum, sebum cutaneum
چربینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی، علوم تشریحی] ترشح غدد موجود در پوست که عموماً از چربی و کراتین و مواد یاختهای تشکیل شده است
-
perspiration 1, sudation 1, sweating 1
تعریق 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] عرق کردن در نتیجۀ فعالیت غدد عرق یا تبخیر آب از سطوح مرطوب بدن
-
endocrine
درونریز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی، علوم تشریحی، علوم دارویی] ویژگی دستهای از غدد و ساختارهای ترشحی که مواد ترشحی خود را به درون خون میریزند