کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غبار شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
dustfall jar
ظرف غبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ظرفی دهانهباز که با آن ذرات درشت معلق در هوا را برای اندازهگیری و تجزیۀ شیمیایی جمعآوری میکنند
-
dust 1
غبار 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ذرات ریز گردوخاک معلق در هوا
-
haze
غبار 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ذرات ریز گردوخاک یا نمک پراکنده در بخشی از جوّ
-
volcanic dust
غبار آتشفشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] غبار یا خاکستر یا دیگر مواد بسیار ریزی که معمولاً پس از فورانهای آتشفشانی در جوّ معلق میشوند
-
fugitive dust
غبار نشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] غباری که از قسمتهای دیگر سامانۀ خروجی بهغیراز دودکش خارج میشود
-
zodiacal dust
غبار منطقـهالبروجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] ابری از غبار که صفحۀ منظومۀ شمسی را فراگرفته است و باعث ایجاد نور منطقـهالبروجی میشود