کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عهده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
owner 1
عهدهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] کسی که مسئولیت اصلی و مشخصی را در یک فرایند یا طرح یا پروژه بر عهده دارد
-
process owner
عهدهدار فرایند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] کسی که مسئولیت نهایی اجرای یک فرایند و تحقق اهداف آن را بر عهده دارد و از توانایی و اختیار لازم برای اِعمال تغییرهای ضروری برخوردار است
-
جستوجو در متن
-
loadmaster duties
وظایف بارناظر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی، علوم نظامی] وظایفی که بر عهدۀ بارناظر است
-
look-out man/ lookout man, look-out 1/ lookout
دیدبان 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] فردی که دیدبانی بر عهدۀ اوست
-
database manager
مدیر دادگان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] شخص یا برنامهای که مدیریت دادگان را بر عهده دارد
-
database administration
سرپرستی دادگان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] وظیفه یا مسئولیتی که سرپرست دادگان بر عهده دارد
-
fire party
گروه آتشنشان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] گروهی از خدمۀ شناور که در کنار وظایف روزمرۀ خود مقابله با آتش را نیز بر عهده دارند
-
rescue team
گروه نجات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] گروهی از خدمۀ کشتی که وظیفۀ کمک و نجات بر عهدۀ آنها است
-
wheel flange
لبۀ چرخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] قسمت بیرونآمدۀ چرخ که هدایت حرکت قطار را بر روی ریل بر عهده دارد
-
parliament, parlement (fr.)
مجلس 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] مجمع نمایندگان که وظیفۀ قانونگذاری را در کشور بر عهده دارد
-
electrical control room operator
متصدی پایشگاه برق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] فردی که مسئولیت پایشگاه برق را در یک نوبت کاری بر عهده دارد
-
main locomotive
لوکوموتیو اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] لوکوموتیوی که هدایت قطارهای دارای بیش از یک لوکوموتیو را بر عهده دارد
-
navigator 1
ناوبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] افسر یا فرد مجربی که مسئولیت ناوبری را بر عهده دارد
-
probation officer, parole officer
ناظر آزادی مشروط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] شخصی که مراقبت و پایش مجرمان آزادشده بهصورت مشروط را بر عهده دارد