کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عميق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
deep overbit
روبَست عمیق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] ← بیشبَست
-
deep vertical overlap
همپوشانی عمودی عمیق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] ← بیشبَست
-
profound hearing impairment, profound hearing loss
کمشنوایی عمیق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] ← ناشنوایی
-
deep uncertainty
عدم قطعیت عمیق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] موقعیتی که در آن تصمیمگیرندگان از مدل سامانه و همچنین توزیع احتمالی متغیرها و پیامدهای مختلف آن آگاهی ندارند
-
profound mental retardation
عقبماندگی ذهنی عمیق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی عقبماندگی ذهنی که در آن هوشبهر فرد کمتر از20 است
-
جستوجو در متن
-
hadal
فراژرف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] 1. عمیقترین محیط اقیانوس 2. ویژگی عمیقترین محیط اقیانوس
-
chasm 1
ژرفکاف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جغرافیا، زمینشناسی] بازشدگی یا شکاف عمیق در پوستۀ زمین
-
fissure 2/ fissura
شیار 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] شکاف تشریحی عمیق در سطح دندان
-
incised
شکافته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی برگی که حاشیۀ آن بریدگیهای عمیق و نامنظم داشته باشد
-
hyperpnea
بیشدَمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] تنفسی عمیقتر یا سریعتر از تنفس عادی در هنگام استراحت
-
deep bite, closed-bite malocclusion, closed bite
بیشبَست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] نوعی بَدهمایی که در آن همپوشانی عمودی دندانهای قدامی در حالت بَرهمایی مرکزی زیاد است متـ . روبَست عمیق deep overbite همپوشانی عمودی عمیق deep vertical overlap
-
weld penetration, depth of fusion
نفوذ جوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] فاصله بین سطح اولیه و عمیقترین محل ذوب فلز پایه
-
oceanic island
جزیرۀ اقیانوسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] جزیرهای که بر روی کف دریای عمیق قرار دارد و نه بر روی سکوهای قارهای کمعمق
-
canyon
ژرفدره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی، علوم جَوّ] درهای کشیده و عمیق و نسبتاًً باریک با دیوارههای پرشیب که اغلب رودی در کف آن جریان دارد