کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عملگر مثبت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
positive operator
عملگر مثبت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
واژههای مشابه
-
adjoint operator
عملگر الحاقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
energy operator
عملگر انرژی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] عملگری که ویژهمقدارهای آن انرژیهای مجاز سامانه است متـ . عملگر هامیلتونی Hamiltonian operator
-
contracting operator
عملگر انقباضی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
exchange operator
عملگر تبادل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] عملگری که چنانچه بر سامانهای دوذرهای اثر کند، سبب مبادلۀ اسپینها و مختصههای فضایی آنها میشود
-
momentum operator
عملگر تکانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] عملگری هرمیتی (Hermitian operator) که بر تابع موج ذره اثر میکند و ویژهمقدار آن تکانۀ قابلاندازهگیری ذره را به دست میدهد
-
linear operator
عملگر خطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] تابعی که تحت آن هر ترکیب خطی از دو بُردار، برابر با همان ترکیب خطی از تبدیلهای آن دو بُردار باشد متـ . تابع خطی linear function نگاشت خطی linear mapping, linear map تبدیل خطی linear transformation
-
del operator
عملگر دل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] قاعدهای که به تابع f از سه متغیر و x و y و z تابعی بُرداریمقدار منسوب میکند که مؤلفههای آن در جهتهای x و y و z مشتقات جزئی متناظر f هستند متـ . نابلا nabla
-
accretive operator
عملگر فزاینده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
compact operator
عملگر فشرده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] تبدیلی خطی بین دو فضای بُرداری نُرمدار، با این ویژگی که نگارۀ هر مجموعۀ کراندار بستار فشرده داشته باشد
-
position operator
عملگر مکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] عملگری کوانتوممکانیکی در فضای هیلبرت که با مکان کلاسیک متناظر است
-
annihilation operator
عملگر نابودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] عملگری که اگر به تابعموج سامانهای Nذرهای اثر کند، تابعموج سامانهای 1ـ N ذرهای به دست میآید
-
coercive operator
عملگر وادارنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
Hamiltonian operator
عملگر هامیلتونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← عملگر انرژی