کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عملکردی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
functional anatomy, morphophysiology, physiological anatomy
کالبدشناسی عملکردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] شاخهای از کالبدشناسی که به رابطۀ میان اندامها و عملکرد طبیعی آنها میپردازد
-
earned value, budgeted cost of work performed
ارزش عملکردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] هزینۀ کار انجامشده برحسب بودجۀ تخصیصی
-
functional properties
خواص عملکردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] آن دسته از خواص مادۀ غذایی که بر رفتار آن ماده و مادهای که به آن افزوده میشود اثر میگذارد
-
earned value management, EVM
مدیریت ارزش عملکردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] فعالیتی مدیریتی برای همسازی گستره و زمانبندی و منابع و نیز اندازهگیری عینی عملکرد پیشرفت پروژه
-
earned value technique
روش ارزش عملکردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] روشی برای سنجش کارایی پروژه
-
جستوجو در متن
-
domain family
خانوادۀ حبه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] مجموعهپروتئینهایی که ازلحاظ ساختاری و عملکردی، متنوع، اما در بخشی از توالی مشترک هستند و این اشتراک نقش ساختاری و عملکردی خاصی به آنها میدهد
-
domain mapping
نقشهنگاری حبه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] شناسایی حبههای خاص یک پروتئین که خصوصیات ساختاری و عملکردی دارند
-
entity
هَستار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] هر دستگاه یا سامانه یا سامانۀ فرعی یا واحد عملکردی مستقل
-
operon
ورزه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] واحد عملکردی متشکل از گروهی از ژنهای ساختاری پیوسته در پیشهستهایها
-
meme
یاده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] واحد یا بخشی از فرهنگ که عملکردی مشابه ژن دارد
-
functional proteome
پروتگان کارکردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] زیرپروتگانی متشکل از اجزایی با خصوصیات عملکردی مشخص
-
passive object
شیء منفعل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] شیئی که فقط به محرک خارجی واکنش نشان میدهد و بهتنهایی نمیتواند عملکردی را آغاز کند
-
phenotype 2
رُخنمود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] مجموعۀ ویژگیهای ساختاری و عملکردی قابلتشخیص در موجود زنده
-
complexome
همتافتگان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] شمار کل ساختارهای عملکردی متشکل از همتافتهای پروتئینی در یک سامانۀ زیستی