کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عمق درز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
seam countersink, seam depth, countersink depth
عمق درز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] حداکثر عمق، از بالاترین نقطۀ قلاب در تا صفحۀ در
-
واژههای مشابه
-
skin depth
عمق پوست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] فاصلهای در زیر سطح رسانا که براثر تابش الکترومغناطیسی جریانی با بسامد معین در آن پدید میآید
-
bed depth
عمق جوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] فاصلۀ میان کف شیار یا جوی و بلندترین نقطۀ پشته (dole)
-
shot depth
عمق چشمه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] فاصلۀ سطح زمین تا سطح زبرین مادۀ منفجره در داخل چال
-
crater depth
عمق دهانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] فاصلۀ میان بلندترین نقطۀ واقع بر ستیغ لبۀ دهانه تا عمیقترین بخش قابلمشاهده در دهانه
-
tread depth, skid depth
عمق شیار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] فاصلۀ سطح رویه تا کف شیارها که بر مبنای 1:32 اینچ بیان میشود
-
apparent depth
عمق ظاهری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ژرفای محیط شفاف اپتیکی از دید ناظر بیرونی
-
عمق کانون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] ← ژرفای کانون
-
Curie depth
عمق کوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] عمقی در زمین (30 تا 40 کیلومتر از سطح) که در آن افزایش دما موجب میشود مواد خاصیت مغناطیسی را از دست بدهند
-
throat depth
عمق گلویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] فاصلۀ خط مرکزی الکترودها تا نزدیکترین نقطۀ برخورد ورقها در جوشکاری مقاومتی
-
depth of field
عمق میدان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] محدودۀ وضوح تصویر که در آن تمام اشیا واضح دیده میشوند
-
depth of focus
عمق وضوح
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] محدودۀ تغییرات فاصلۀ مرکز عدسی تا سطح فیلم که در آن تصویر واضح ضبط میشود
-
عمقیاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] ← عمقیاب پژواکی
-
sounding 2
عمقیابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک، مهندسی نقشهبرداری] اندازهگیری عمق دریاها و دریاچهها و رودخانهها با وسایل مختلف