کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
علامتگذار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
marksetter
علامتگذار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] شخصی که وظیفۀ او نصب علامتهای نقشهبرداری است
-
واژههای مشابه
-
transition 1
گذار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] 1. تغییر هر سامانۀ کوانتومی از یک حالت انرژی به حالت دیگر 2. تغییر حالت ماده از یکی از حالتهای سهگانه به حالت دیگر
-
signal sighting
جانمایی علامت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای، حملونقل ریلی] نصب علامت بهنحویکه راننده دید بهینه داشته باشد
-
signal gantry
دروازۀ علامت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] سازهای دروازهمانند که پایههای آن در دو طرف یک یا چند خط قرار میگیرد و علائم بر روی آن نصب میشود
-
signal 2
علامت 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ابزاری دیداری برای انتقال پیام به رانندۀ قطار و دادن مجوز حرکت یا توقف قطار
-
symptom
علامت 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] مشخصۀ غیرعینی که بیمار آن را ابراز میکند
-
main signal, running signal
علامت اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] علامت نوری رنگیای که نمای حرکت یا توقف قطار است
-
distress signal
علامت اضطرار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] علامتی که نشانگر وضعیت اضطراری در کشتی است
-
fiducial mark, fiducial marker
علامت اطمینان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] هر یک از علامتهایی که نشانگر محورهایی هستند که تقاطعشان نقطۀ اصلی عکس را نشان میدهد
-
hallmark
علامت بارز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] ویژگی یا خصیصۀ ممتازکننده
-
retreat signal
علامت بازگشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] علائم دیداری یا شنیداری یا هرنوع علامت دیگر برای بازگشت گروه جستوجو و نجات به پایگاه
-
semaphore signal
علامت بازویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] علامتی که با استفاده از یک بازوی مکانیکی و چراغ رنگی راننده را مطلع میکند
-
signaller, signal man
علامتبان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] شخصی که بر عملکرد سامانۀ علامتدهی نظارت دارد و حرکت ایمن قطارها را امکانپذیر میسازد
-
survey marker, marker 1, mark 1
علامت برداشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] نشانهای که برای مشخص کردن ایستگاه برداشت در محل مورد نظر نصب میشود