کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عقابماهیگیریان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
Pandionidae
عقابماهیگیریان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] تیرهای از راستۀ شاهینسانان که عموماً زیستگاه خود را در کنار آب انتخاب میکنند و از آبزیان تغذیه میکنند
-
واژههای مشابه
-
Aquila, Aql, Eagle
عقاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] صورت فلکی در استوای آسمان که ستارۀ پرنور نسرِ طایر در آن قرار دارد
-
Pandion haliatus
عقاب ماهیگیر دریایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] تیرهای از گونۀ عقابماهیگیریان و راستۀ شاهینسانان که سطح بالایی بدنشان قهوهای و پاها و قفسه سینهشان سفید است و یک طوق خالدار دارد
-
Muscicapidae
مگسگیریان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] تیرهای از راستۀ گنجشکسانان با جثۀ کوچک تا متوسط رنگارنگ و منقار بلند و باریک و انحنادار که اجتماعی هستند
-
Eagle Nebula, M16, NGC 6611
سحابی عقاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] سحابیای پخشیده در صورت فلکی حَیه
-
ichthyochory
ماهیبرافشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] پراکنده شدن میوه توسط ماهی
-
Volans, Vol, Flying Fish
ماهی پرنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] صورت فلکی کمفروغی در آسمان جنوبی (southern sky) که پرنورترین ستارۀ آن از قدر 3/8 است
-
ichthyoplankton
ماهیدروایان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، جانورشناسی] تخم و کرمینۀ شناور ماهی که زندگی دروایی دارد
-
deep-sea fish
ماهی ژرفازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، جانورشناسی] نوعی ماهی که در ژرفدریا زندگی میکند، اما برای تغذیه به تولیدات ناحیۀ پُرنور (photic zone) متکی است
-
game fish
ماهی صید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] هرنوع ماهی دریایی یا رودخانهای که برای خوردن یا تفریح و ورزش صید میشود
-
Dorado, Dor, Goldfish
ماهی طلایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] صورتی فلکی در آسمان جنوبی (southern sky) و نزدیک به قطب جنوب آسمان که بخش اعظم اَبر بزرگ ماژلان، ازجمله سحابی بزرگ رتیل، در آن واقع است
-
pescovegeterian
ماهیگیاهخوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] فرد نیمهگیاهخواری که علاوهبر مصرف غذای گیاهی، ماهی و غذای دریایی نیز مصرف میکند
-
Alcidae
ماهیگیرکیان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] تیرهای از راستۀ سلیمسانان که پرندگان دریایی شیرجهزن کوچک تا متوسط هستند با بالهای باریک و کوتاه و دم کوتاه و شکل منقار متنوع
-
fish finger
ماهی لقمه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] تکهای گوشت ماهی که آن را به پودر نان و خمیری مخصوص آغشته و بهصورت یخزده بستهبندی میکنند