کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عرشه کشتی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
deck 3, tablier (fr.)
عرشه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] سطح فوقانی پل که زیر روسازی قرار میگیرد
-
عرشۀ پاشنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ← عرشۀ پاشنهگاه
-
عرشۀ سینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ← عرشۀ سینهگاه
-
weathertight deck
عرشۀ ضدِهوا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] عرشهای که در برابر هوا نفوذناپذیر باشد
-
deck cargo, deck load
بار عرشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] باری که بر آزادعرشه حمل میشود
-
open-deck bridge
پل عرشهباز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] پلی با کف باز که سازۀ خط بهطور مستقیم بر روی تیرهای طولی آن قرار دارد
-
ballast-deck bridge
پل عرشهپارسنگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] پلی که خط پارسنگی بر روی آن قرار دارد
-
bridge deck
عرشۀ پل فرماندهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بالاترین عرشۀ شناور که پل فرماندهی روی آن قرار دارد
-
جستوجو در متن
-
upper deck
بالاعرشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بالاترین عرشۀ سراسری کشتی
-
gearless ship, gearless, gearless carrier
کشتی بیجرثقیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هر کشتی که بر روی عرشه جرثقیل نداشته باشد و برای بارگیری و تخلیه از جرثقیلهای اسکله استفاده کند
-
gangway 1
پل تردد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] تخته یا سازهای فلزی یا چوبی که بهصورت پلی بین عرشۀ کشتی و اسکله یا بین دو کشتی قرار میگیرد و ازطریق آن تردد کارکنان کشتی میسر میشود
-
cargo port, side port, port 3
درگاهی بار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] درگاهی در بدنۀ کشتی که از آن برای تخلیه و بارگیری عرشههای میانی کشتی استفاده میشود
-
safety load, permissible load
ایمنبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری، حملونقل دریایی، حملونقل ریلی] بیشینۀ مجاز پذیرش بار در هریک از عرشههای کشتی
-
mooring bitt, pair of bitts, bollard2
موت کشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هریک از سازههای فلزی استوانهای محکمی که بهصورت جفتجفت در محلهای مختلف عرشۀ کشتی برای بستن طنابها یا بافههای مهار یا یدککشی نصب شده است