کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عادی شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
normal fault
گسل عادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] گسلی که در آن فرادیواره نسبت به فرودیواره به سمت پایین حرکت کرده است
-
ordinary item, envoi ordinaire (fr.)
مرسولۀ عادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات - پست] مرسولهای که به تشریفات و شرایط خاصی در عملیات پُستی نیاز ندارد و مشتری نیز خدمات مشخصی را برای ارسال آن درخواست نکرده است
-
normal point
وضعیت عادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ← وضعیت عادی سوزن
-
ordinary tide
کِشَند عادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] کِشَندی که چرخۀ آن دوازده تا بیستوچهار ساعت باشد
-
normal delivery, distribution générale (fr.)
توزیع عادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات - پست] فرایندی که در آن انواع مرسولات پُستی به وسیلۀ یک نامهرسان مشخص توزیع میشود
-
ordinary ray, ordinary wave
پرتوِ عادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] یکی از دو مؤلفۀ موج الکترومغناطیسی که در عبور نور از بلور ناهمسانگرد تشکیل میشود و از قانون اِسنِل پیروی میکند
-
ordinary parcel ,colis ordinaire (fr.)
بستۀ عادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات - پست] بستهای که به تشریفات و اقدامات ویژهای در انجام عملیات پُستی نیاز ندارد و مشتری برای نقلوانتقال آن خدمات خاصی درخواست نمیکند
-
تکینۀ عادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ← نقطۀ تکین عادی
-
economy class, tourist class
درجۀ عادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی، گردشگری و جهانگردی] نوعی درجه در مسافرتهای هوایی که نرخ آن از سایر درجات ارزانتر است و در آن خدمات کمتری به مسافر ارائه میشود؛ پایینترین سطح خدمات مسافرتی متـ . عادی 2، درجۀ گردشگری
-
regular transit services, all-day transit services
خدمات عادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] خدمات خطوط حملونقل عمومی در غالب ساعتهای روز که معمولاً بین 16 تا 18 ساعت است متـ . خدمات عادی حملونقل عمومی
-
mixed mode street
خیابان عادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] خیابانی که مسیر اختصاصی برای حملونقل عمومی یا وسایل نقلیۀ گذری ندارد و همهگونه وسیلۀ نقلیۀ از آن عبور میکند
-
average day
روز عادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] روز غیرتعطیل هفته که بیانگر حجم تردد معمول در آن مکان باشد
-
ordinario (it.), ordinary, ord.
عادی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] دستور و شیوهای برای بازگشت به شیوۀ عادی نوازندگی بعد از قسمتی که در آن از فن نوازندگی خاصی استفاده شده است
-
عادی 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی، گردشگری و جهانگردی] ← درجۀ عادی
-
regular singular point
نقطۀ تکین عادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] در مورد معادلۀ دیفرانسیل، نقطۀ تکینی از معادله که هیچیک از جوابها در آنجا تکینۀ اساسی نداشته باشد متـ . تکینۀ عادی