کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عادات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
food habits, dietary habits, eating habits
عادات غذایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] رفتار افراد در انتخاب و مصرف غذا
-
جستوجو در متن
-
comedy
کمدی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون، هنرهای نمایشی] فیلم یا اثر نمایشی سرگرمکنندهای که عیبها و جنبههای مضحک رسوم و عادات طبقات گوناگون جامعه را برجستهتر مینمایاند متـ . شوخنامه
-
food frequency questionnaire, FFQ
پرسشنامه بسامد غذا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] پرسشنامهای که در مطالعات تغذیه برای جمعآوری اطلاعات در زمینۀ عادات غذایی و دریافت مواد غذایی افراد تکمیل میشود
-
food frequency, food consumption frequency, food consumption
بسامد غذا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] یکی از روشهایی که در مطالعات تغذیه برای جمعآوری اطلاعات در زمینۀ عادات غذایی و دریافت مواد غذایی افراد انجام میشود
-
personality trait
صفت شخصیتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] ویژگی درونی نسبتاً ثابت و پایداری که از مجموعۀ رفتارها و نگرشها و احساسات و عادات فرد ناشی میشود
-
competitive exclusion principle
اصل حذف رقیب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] قانونی کلی که برطبق آن هرگاه دو گونه بر سر منابع یکسان رقابت کنند، یکی از آنها نهایتاً باید رفتار یا عادات غذایی خود را با دیگری تطبیق دهد یا به ناحیۀ دیگری مهاجرت کند، در غیر این صورت از بین میرود
-
cosmopolitanism
جهانوطنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی، علوم سیاسی و روابط بینالملل] باور به اینکه جهان سرزمینی واحد است و باید شیوهای از زندگی را اتخاذ کرد که مبتنی بر آدابورسوم و عادات محلی نباشد بلکه عمدتاً مبتنی بر مشترکات نوع بشر باشد
-
culture 2
فرهنگ 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، جامعهشناسی] مجموعۀ عادات و رفتارهایی که در یک جامعۀ انسانی عمدتاً ازطریق فرایندهای اجتماعی و نه فرایندهای زیستی از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود و در نمادها، باورها، هنر، مهارتها، آداب و رسوم آن جامعه انعکاس مییابد
-
Mediterranean diet
رژیم مدیترانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] هریک از رژیمهای مبتنی بر عادات و رفتارهای غذایی مردمان ساکن کشورهای کنارۀ دریای مدیترانه که عمدتاً شامل مصرف غذاهای دریایی و زیتون و روغن آن و انواع سبزیجات و میوههاست
-
Hexapoda
ششپاوندان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جانورشناسی] زیرشاخهای از بندپاتباران که بدنشان از سه قسمت مشخص سر و سینه و شکم تشکیل شده است؛ این جانوران یک جفت شاخک دارند و ضمائم دهانی آنها براساس عادات مختلف غذایی تغییر شکل یافته است؛ سینۀ آنها معمولاً با دو جفت بال و سه جفت پای مفصلی مشخص می...
-
dietary practice
رویّۀ غذایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] پیروی از یک رژیم غذایی غالب، حاوی طیف مشخصی از مواد غذایی، با توجه به عادات غذایی و باورهای مذهبی و عوامل فرهنگی * رویّه واژهای عربی و دراصل به معنی فکر و تأمل در کارها و اندیشه و نگرش است. در زبان فارسی امروز این واژه به معنی طریقه و دست...