کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ظرفیت 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
capacitance
ظرفیت 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] نسبت بار الکتریکی ذخیرهشده بر روی یکی از صفحههای خازن به اختلاف پتانسیل میان دو صفحۀ آن
-
جستوجو در متن
-
تُنبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ← ظرفیت
-
capacitive reactance
واکنایی خازنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] واکنایی ناشی از ظرفیت یک خازن یا مدار که برابر با معکوس حاصلضرب ظرفیت در بسامد زاویهای است
-
pinch point
گلوگاه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نقطهای در شبکۀ ریلی که ظرفیت قطارهای عبوری از آن نزدیک به ظرفیت کامل آن یا بیش از آن باشد
-
ecological limit
حد بومشناختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ← ظرفیت تحمل 1
-
acid neutralizing potential
توانش خنثیسازی اسید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ← ظرفیت خنثیسازی اسید
-
quadrivalent
چهارظرفیتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] اتم یا عنصر دارای چهار ظرفیت
-
spirometry
دَمسنجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] اندازهگیری و ثبت ظرفیت تنفسی ششها
-
degree of saturation, volume to capacity ratio
درجۀ اشباع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] نسبت جریان ورودی به ظرفیت در یک چرخۀ جریان
-
atmospheric opacity
کدری جوّ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ظرفیت جوّ در تضعیف شدت نور
-
accommodometer
تطابقسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] ابزاری برای اندازهگیری ظرفیت تطابقی چشم
-
plate bearing test
آزمایش باربریِ ورقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] آزمایشی برای تعیین ظرفیت باربری خاک
-
saturation tourism
اشباع گردشگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] تکمیل شدن ظرفیت پذیرش گردشگری یک منطقه
-
over flow
جریان بیشازحد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] حجمی از وسایل نقلیه که بیشتر از ظرفیت معبر باشد