کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طول خطوط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
weaving length
طول ضربدری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] طول قسمتی از مسیر که حرکت ضربدری در آن انجام میشود
-
duration 2
طول عمر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] مدت زندگی گیاه یا بخشی از آن
-
Fried length
طول فرید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] ← طول همدوسی
-
destretch
طولکاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] کاهش طول بدنۀ هواگَرد ترابری برای تولید نسخهای جدید از آن
-
advance
طول گردش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] کل جابهجایی طولی شناور در هنگام گردش
-
track 2
طول محور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] فاصلۀ دو چرخ موازی
-
road miles, road kilometers
طول محوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] طول راه که در امتداد خط محور آن اندازهگیری میشود
-
circuit length
طول مدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] طول مسیری که جریان در تونل مداربسته طی میکند
-
wavelength
طولِموج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] فاصلۀ بین دو نقطۀ متوالی موج در راستای انتشار که فاز نوسانی یکسانی دارند
-
fetch length, fetch 1
طول موجگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] طول ناحیۀ موجگاه
-
field length
طول میدان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] مسافت لازم برای نشستوبرخاست و شتاب ـ ایست و برخاست نافرجام هواگَرد و دیگر موارد مندرج در کتابچۀ راهنمای پرواز
-
landing run, landing roll
طول نشست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] مسافتی که هواپیما در طول حرکت، از لحظۀ نشست بر روی زمین تا نقطۀ توقف یا خروج از باند پرواز، طی میکند
-
abscissa, x-coordinate
طول نقطه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] مختص x (افقی) یک نقطه (y و x) در دستگاه مختصات دوبعدی متـ . طول 2
-
coherence length, coherence distance, Fried parameter
طول همدوسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] شعاع محدودهای از جوّ که جذر میانگین مربعیِ تلاطم در جبههموج نوری که از آن میگذرد یک رادیان باشد متـ . طول فرید Fried length
-
length contraction
انقباض طول
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] کم شدن طول جسم در جهت حرکت نسبت به چارچوبی که جسم در آن با سرعت نزدیک به سرعت نور در حرکت است