کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طناب خفت دار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
fairlead/ fairleader, lead
غلتک طناب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] سامانهای متشکل از یک یا چند غلتک که عبور طناب را بهسمت معینی هدایت و تسهیل میکند
-
mooring chock
هادی طناب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] سازهای از آهن ریختگی بر روی عرشۀ کشتی که دارای لبههای قوسی برای هدایت طنابهای مهار است
-
warp yarn, warp thread
تار طناب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هریک از رشتههای طناب که با رشتهای دیگر تابیده شده باشد
-
heaving line
طناببَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ریسمانی سبک که سر آن به شکل گلوله است و در هنگام پهلو گرفتن کشتی با پرتاب آن به اسکله و اتصال سر طناب اصلی به انتهای آن طنابها به آسانی فرستاده میشوند
-
lanyard 3/ laniard 2
طناب تنظیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] طنابی کوتاه متشکل از چهار رشته به قطر 5 تا 11 سانتیمتر از کنف یا الیاف گیاهی که در هنگام طنابکاری برای تنظیم از آن استفاده میکنند
-
warp-laid rope, cable-laid rope
طناب چندتاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] طنابی متشکل از سه یا چهار طناب چند رشته که در جهت معکوس به هم تابیده شدهاند
-
slip rope
طناب خودرها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] طنابی که رهاسازی آن بینیاز از ملوان اسکله انجام میشود بهنحویکه دو سر آن به موت کشتی بسته میشود و تنها بخش میانی آن دور موت اسکله میپیچد یا از داخل حلقۀ آن عبور میکند متـ . بافۀ خودرها slip wire
-
mooring line, docking line, mooring hawser
طناب مهار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] طناب یا بافهای که از آن برای بستن شناور به اسکله استفاده میشود متـ . بافۀ مهار
-
gob line, gob rope, martingale backrope, stop rope
طناب هشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] 1. در قدیم، طناب یا زنجیری که برای پایین نگه داشتن دکل جلوی شناورهای شکار دلفین به کار میرفت 2. در یدککشها، طناب یا زنجیری که برای پایین نگه داشتن طناب یدککش و جلوگیری از عمود شدن طناب بر مرکز ثقل یدککش به کار میرود
-
yoke line, yoke lanyard, yolk line, steering line
طناب یوغ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] در قایقهای کوچک، هریک از طنابهایی که به یوغ وصل میشود تا تکان دادن سکان بهسهولت صورت گیرد
-
roller fairlead,roller chock, old man, dead man 1
غلتک طناب پایهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی غلتک طناب که بر روی پایه نصب میشود
-
universal multi-angled fairlead, St. Laurence chock, universal fairlead
غلتک طناب چشمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی غلتک طناب که دارای یک یا چند جفت غلتک در امتداد محورهای عمودی و افقی است و نقش نوعی چشمی را ایفا میکند
-
double roller fairlead
غلتک طناب دوقلو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] جفتغلتکی که بر روی یک پایه و در بخشی از نردۀ شناور نصب میشود
-
warping chock
هادی طناب حوضچه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هادی طنابی که در کنارۀ حوضچه نصب شده است و برای گذراندن و هدایت طناب از آن استفاده میکنند
-
rudder pendant
طناب قرقرۀ سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] یکی از دو طناب سیمیای که طوری نصب شده است که در موارد اضطراری بتوان زنجیر سکان را به پاشنه محکم کرد