کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ضربه روحى پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
impulse approximation
تقریب ضربه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] تقریبی که در آن برای برخورد بین ذرۀ فرودی و ذرۀ مقید هدف، از نیروهای قیدی ذرۀ هدف صرفِنظر میشود
-
tail strike
دُمضربه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] برخورد دُم هواپیما با زمین در هنگام برخاست
-
impulse 2
ضربه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] تکانۀ انتقالی در هر برخورد
-
shock 2
ضربه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] رویدادی ناگهانی و پیشبینینشده که اثر مثبت یا منفی بر اقتصاد بگذارد متـ . شوک 2
-
shoot 5
ضربه 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در فوتبال، زدن یا راندن توپ با پا و با شدت تمام به سمت دروازه
-
free kick
ضربۀ آزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ضربۀ کاشتهای که تیم غیرخاطی در پی وقوع خطا یا آفساید (offside) از آن بهرهمند میشود و تیم حریف نمیتواند در زدن آن اخلال یا مانع ایجاد کند
-
penalty kick
ضربۀ پنالتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ضربهای مستقیم که از نقطۀ پنالتی به سمت دروازه یا سبد زده میشود
-
crashworthy
ضربهتاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] ویژگی موانعی که در آزمایشهای گوناگون مقاومت آنها در برابر ضربه تأیید شده باشد
-
corner kick
ضربۀ کنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] نوعی ضربۀ آزاد که با بیرون فرستاده شدن توپ توسط بازیکن حریف از خط انتهای زمین، بهعنوان امتیاز به تیم مهاجم داده میشود متـ . ضربۀ کرنر کنج، کرنر corner 2 2
-
contact mine
مین ضربهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مینی که به محض اصابت به چیزی منفجر میشود
-
traumatic spondylolisthesis
مهرهرانش ضربهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] مهرهرانشی که براثر ضربه یا شکستگی در مهرههای کمری یا خاجی ایجاد میشود
-
shock wave
موج ضربهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] موج تراکمی درحالانتقال در شاره که فشار و چگالی و سرعت ذرات در آن بهشدت تغییر میکند متـ . موج شوکی
-
electromagnetic shock wave
موج ضربهای الکترومغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] موج الکترومغناطیسی پرشدتی که محصول همافزایی موجهای الکترومغناطیسی درحالانتشار با سرعتهای مختلف در محیطی غیرخطی و در زمانی است که امواج تندتر به امواج کندتر میرسند
-
oblique shock wave
موج ضربهای مایل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نوعی موج ضربهای در میان شارش اَبَرصوتی که بین جهت انتشار موج و جهت شارش، زاویه به وجود میآورد متـ . شوک مایل oblique shock
-
impact stress
تنش ضربهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] تنش وارد بر واحد سطح جسم براثر نیروی ضربه