کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ضدِیخ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
anti-icing 1/ anticing 1, anti-icer
ضدِیخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] مواد یا تجهیزاتی که از آنها برای پیشگیری از یخ بستن آب بر سطوح مختلف هواگَرد استفاده میشود
-
واژههای مشابه
-
anti-icing system
سامانۀ ضدیخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] سامانهای در هواگَرد که در آن هوا از یک یا چند مرحلۀ فشردهسازی دریافت میشود و برای ذوب کردن یا یخزدایی سازندهای موتور یا اجزای پیکره به کار میرود
-
antifreeze protein
پروتئین ضدیخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] پروتئین موجود در برخی موجودات زنده ازجمله ماهیان آبهای سرد که از یخ زدن بافتها در دمای زیر صفر جلوگیری میکند و در تولید برخی محصولات غذایی مانند بستنی کاربرد دارد
-
anti-icing fluid
شارۀ ضدیخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] شارهای که از یخ زدن جلوگیری میکند
-
anti-icing 2/ anticing 2
ضدِیخزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] پیشگیری از یخ بستن آب بر سطوح مختلف هواگَرد به روشهای گرمایی یا مکانیکی یا شیمیایی
-
جستوجو در متن
-
holdover time
مدت ماندگاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] مدتزمانی تخمینی که در طی آن شارۀ ضدیخ میتواند مانع از تشکیل برفک یا یخ یا انباشت برف بر روی سطوح هواگَرد بر روی زمین شود