کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صَدٌّ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
nanoparticle
نانوذره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ذرهای با اندازۀ کمتر از صد نانومتر
-
nanoscale
نانومقیاس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مقیاسی در گسترۀ یکدهم تا صد نانومتر
-
top height
ارتفاع غالب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ارتفاع متوسط صد اصله از قطورترین درختان در هکتار
-
very low calorie diet, VLCD
رژیم بسیار کمکالری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] رژیمی که حداکثر هشتصد کالری در روز داشته باشد
-
accident site
محدودۀ تصادف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] محدودهای که شامل محل تصادف و دستکم صد متر پیش یا پس از آن میشود
-
short-range wireless technology
فنّاوری بیسیم کوتاهبُرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] هریک از فنّاوریهای متنوعی که بُرد ارتباطی آنها از چند سانتیمتر تا چند صد متر است
-
macroclimate
کلاناقلیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] اقلیم یک منطقۀ جغرافیایی وسیع در حد بخشی از یک قاره یا کل آن به طول چند صد تا چند هزار کیلومتر
-
macromineral, bulk element
کلانکانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مادۀ کانیایی که نیاز بدن به آن صد میلیگرم در روز یا بیشتر است
-
fast nova, NA 1
تندنواختر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] نواختری که روشنایی آن در کمتر از صد روز به اندازۀ 3 قدر کاهش مییابد
-
micromineral, trace element 1
خُردکانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مادۀ کانیایی که نیاز بدن به آن کمتر از صد میلیگرم در روز است
-
creaming-index
نمایۀ خامهای شدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نسبت ستبرای لایۀ چربی شیر که قطرات آب از آن خارج شده به ستبرای کل نامیزه ضربدر صد
-
high-conductive copper, electrolytic tough-pitch copper, high-conductivity copper
مس بیشرسانا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] نوعی مس پالایششده با درجۀ خلوص تجاری بالا و ناخالصی کمتر از ppm 50 که درنتیجه رسانندگی آن بالاتر از صد است
-
access bus
گذرگاه دسترسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] گذرگاهی با سرعت صد کیلوبیت بر ثانیه برای واپایی نمایشگرهای رایانههای شخصی و فراهم کردن امکان ارتباط دوسویه بین نمایشگرها و سامانههای همساز
-
capillary column, open tubular column
ستون مویین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] لولهای بلند و باریک به طول صد متر با قطر 2/0 تا 5/0 میلیمتر که از آن در سوانگاری گازی استفاده میکنند
-
stock 1
پارهژرفسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] تودۀ نفوذی آذرین با رخنمون سطحی کمتر از صد کیلومترمربع که معمولاً ناهمساز با لایهبندی است و بهاستثنای اندازه، شبیه به ژرفسنگ است