کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صيد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
صید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ← شکار
-
game fish
ماهی صید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] هرنوع ماهی دریایی یا رودخانهای که برای خوردن یا تفریح و ورزش صید میشود
-
catchability
حدّ صید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] میزان صید در یک زیستبوم تا حدی که به ذخایر آن لطمه نزند
-
bycatch
صید ضمنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] آبزیانی که بهطور اتفاقی در هنگام صید گونههای تجاری به دام میافتند
-
جستوجو در متن
-
trawler
گوفهکِش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی شناور ماهیگیری که با استفاده از گوفه صید میکند
-
trawling
گوفهکِشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] صید آبزیان با گوفه
-
seining
تاسهکِشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] صید ماهی و دیگر آبزیان با تاسه
-
net plankton
دروایان تورگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، جانورشناسی] دروایانی که میتوان آنها را با تور ریز صید کرد
-
fishing vessel
شناور صیادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] شناوری مخصوص صید متـ . کشتی ماهیگیری
-
game, game animals
شکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] حیوانی که برای استفاده از گوشت یا دیگر اندامهای آن یا صرفاً به خاطر تفریح شکار میشود متـ . صید
-
integrated area management, IAM
مدیریت جامع عرصه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] روشی در مدیریت منابع طبیعی که در آن ناحیۀ خاصی برای کاربریهای متنوع، مانند تحقیقات و حفاظت و گردشگری و برداشت محصول و شکار و صید، پهنهبندی و اداره میشود، بهطوریکه با اهداف مدیریت ناحیه سازگار باشد