کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صورتحساب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صورتحساب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] ← برگ خرید
-
واژههای مشابه
-
account
حساب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] امکانی در شبکههای داخلی یا سامانههای عامل چندکاربری که به دلایل حفاظتی و مدیریتی، برحسب توافق، به هر کاربر تخصیص میدهند
-
electronic bill
صورتحساب الکترونیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] صورتحساب و اطلاعات مربوط به پرداخت وجه بهصورت الکترونیکی متـ . ایـ صورتحساب e-bill
-
voyage account
صورتحساب سفر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] شرح هزینهها و درآمدهای سفر دریایی یک کشتی در پایان یک سفر
-
freight account
صورتحساب فرست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] صورتحسابی که خط کشتیرانی یا صاحب کشتی به فرستندۀ کالا تسلیم میکند و علاوه بر کل مبلغ پرداختی، نحوۀ محاسبۀ آن را نیز مطابق با شروط قرارداد و هزینههای دلالی و دیگر هزینهها شامل میشود
-
e-bill
ای ـ صورتحساب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ← صورتحساب الکترونیکی
-
account executive, AE 2
متصدی حساب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نامی برای فروشندهای که حسابی را در اختیار مشتری قرار میدهد
-
accounting management
مدیریت حساب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] مجموعهای از کارکردها در مدیریت شبکه که امکان اندازهگیری میزان استفاده از خدمات شبکه و هزینۀ آن را فراهم میکند
-
account code
کد حساب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] کدی که به یک مشتری یا پروژه یا واحد یا شعبه برای ردگیری هزینه و صورتحساب اختصاص مییابد
-
account aggregation
تجمیع حساب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] گردآوری اطلاعات از وبگاههای متعدد و ارائۀ آنها به مشتری بهصورت یکپارچه
-
integral calculus
حساب انتگرال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] قسمتی از حسابان که به موضوع انتگرال و مباحث وابسته به آن میپردازد
-
differential calculus
حساب دیفرانسیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] قسمتی از حسابان که به موضوع مشتق و مباحث وابسته به آن میپردازد
-
facial region
ناحیۀ صورت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] ناحیهای که قسمتهای مختلف صورت مثل کاسۀ چشم و گونه و بینی و چانه و لب را در بر میگیرد
-
form
صورت 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] شکل ظاهریِ گفتاری یا نوشتاری یک واحد زبانی