کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صلح موقت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
peace process
فرایند صلح
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] مذاکرات و اقدامات دیپلماتی مستمر برای حلوفصل اختلاف یا کشمکش در موردی خاص و برقراری صلح
-
peace enforcement
اِعمال صلح
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] بهکارگیری نیروهای نظامی یا تهدید به استفاده از آنها که معمولاً برای کسب اقتدار بینالمللی و مجبور ساختن کشورها به تابعیت از فرمانها و قطعنامههای سازمان ملل در جهت حفظ نظم و صلح جهانی صورت میگیرد
-
peacebuilding
تثبیت صلح
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] انجام اقدامات عمدتاً دیپلماتی و اقتصادی و اجتماعی پس از جنگ که زیرساختها و نهادهای حکومتی را برای ایجاد تفاهم و جلوگیری از بروز مجدد جنگ تقویت و بازسازی میکند
-
peace corps
سپاه صلح
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] سازمانی دولتی متشکل از جوانان داوطلب امریکایی که جان. اف. کندی، رئیسجمهور وقت امریکا، در مارس 1961 برای کمک به کشورهای جهان سوم تأسیس کرد
-
peace dividend
بهرۀ صلح
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] سودی که تصور میشد پس از پایان جنگ سرد براثر کاهش هزینههای مسابقۀ تسلیحاتی عاید جامعۀ جهانی شود
-
peace operations, PO
عملیات صلح
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] رشتهعملیاتهایی در حمایت از فعالیتهای دیپلماتی برای برقراری و حفظ صلح
-
ideal peace
صلح آرمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] ← صلح ماندگار
-
peacemaking
صلحآفرینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] اقدامی که برای ایجاد تفاهم و توافق میان طرفهای درگیر به شیوهای آشتیجویانه انجام گیرد
-
positive peace
صلح ایجابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] 1. صلحی که ویژگی آن وجود باورها و هنجارهای آشتیجویانۀ اجتماعی و فرهنگی، و عدالت در همۀ عرصهها و استفادۀ مردمسالارانه از قدرت و نبود خشونت میان دولتهاست 2. نبود جنگ همراه با رفع اختلاف میان دولتها به شیوۀ سازنده
-
peace keeper
صلحبان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] سازمان یا نیرویی که وظیفۀ آن پایش و تسهیل اجرای موافقتنامۀ آتشبس و پشتیبانی از تلاشهای دیپلماتی برای حل اختلافات سیاسی درازمدت است
-
peace keeping
صلحبانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] انجام عملیات نظامیای که با رضایت طرفهای درگیر در جنگ برای نظارت بر اجرای یک موافقتنامه طراحی میشود
-
pacifist
صلحباور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] کسی که جنگ و خشونت برضدِ انسانها را محکوم میکند
-
pacifism
صلحباوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] مجموعهای از گرایشها و آرمانها و نظرها در محکومیت جنگ و خشونت برضدِ انسانها
-
pax-Britannica
صلح بریتانیایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] صلحی که بریتانیا با تکیه بر قدرت خود در قرن نوزدهم بر سایر دولتها تحمیل کرد
-
peace research
صلحپژوهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] شاخهای از پژوهشهای علوم انسانی که هدف آن شناخت و فراهم کردن زمینههای برقراری صلح است