کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صرفة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
fuel savings advisory
توصیهنامۀ صرفهجویی سوخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی، علوم نظامی] کتابچهای حاوی توصیههایی به خلبانان برای صرفهجویی در مصرف سوخت براساس الگوریتمها/ خوارزمیهای بهینهسازی خط سیر پرواز و اطلاعات آئرودینامیکی و رانشی هواگرد
-
economies of scale
صرفهجویی ناشی از مقیاس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] مزیتی ناشی از افزایش سطح تولید محصول که سبب کاهش هزینۀ تولید هر واحد از محصول شود
-
economies of scope
صرفهجویی ناشی از دامنۀ فعالیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] منافع حاصل از انجام فعالیتهای مرتبط
-
جستوجو در متن
-
reuse
بازمصرف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] استفادۀ مجدد از مواد برای جبران کمبود یا صرفهجویی
-
ore deposit
کانسار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] تودهسنگ حاوی کانیهای باارزش به مقداری که استخراج آن مقرونبهصرفه باشد
-
data communication network
شبکۀ ارتباط دادهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] شبکهای جهانی که امکان انتقال سریع و به صرفۀ پیغامها و اطلاعات الکترونیکی را به کاربران میدهد
-
best available technology
بهترین فنّاوری موجود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] کارآمدترین و بهصرفهترین فنّاوری تصفیۀ در دسترس اختـ . بِهفَم BAT
-
service life
عمر مفید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] مدتزمانی که در آن استفاده و بهرهبرداری از وسیلۀ نقلیۀ ریلی مقرونبهصرفه باشد
-
aerofoil
ماهیوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] هر سطحی در سازههای هواگرد که طراحی آن بهنحوی است که نیروی بَراری افزون بر نیروی پَسار تولید کند تا در مصرف سوخت صرفهجویی شود
-
hull loss
هواگَرد اسقاطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] هواگَردی که در حین پرواز بهحدی آسیب دیده باشد که ازنظر اقتصادی تعمیر آن مقرونبهصرفه نباشد
-
orebody
کانتوده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] تودهای پیوسته و مشخص که، به دلیل نوع محتوای کانسنگی، استخراج آن مقرونبهصرفه است
-
aframax, average freight rate assessment maximum
ارزانبَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نفتکشی با ظرفیت حمل 45 تا 79/9هزار تن که ازلحاظ میانگین کرایۀ حمل بهصرفه است
-
pavement management system, PMS
سامانۀ مدیریت روسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] برنامۀ رایانهای برای تحلیل و ترمیم چالهها در فواصل زمانی مناسب و بهصرفه و جلوگیری از تعمیرات گسترده و پرهزینه
-
preheating
پیشگرمایش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب، قطعات و اجزای خودرو، مهندسی مواد و متالورژی] حرارت دادن اجسام تا دماهای میانه بهمنظور آمادهسازی برای عملیات بعدی و صرفهجویی در انرژی