کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صدای ناهنجار و خشن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
cavernous voice, amphoric voice, amphoriloquy, amphorophony
صدای غاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] صدایی که در بیماران ریوی، در هنگام صحبت کردن، از ریهها به گوش میرسد
-
جستوجو در متن
-
healthy
سالم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] ویژگی فردی که بیماری و شرایط ناهنجار ندارد و از آسایش جسمی و روانی برخوردار است
-
cachexia
نزاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] کمبود ناهنجار وزن و تحلیلرفتگی و ضعف عمومی که در بیماریهای مزمن یا اختلالات عاطفی رخ دهد
-
crystalline fracture
شکست بلورین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] شکستی در فلزات چندبلوری با سطحشکستی ناصاف و خشن
-
granular fracture
شکست دانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] شکستی در فلزات با سطحشکستی خشن و دانهایشکل
-
uneven fracture, irregular fracture
شکست نامنظم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] شکستی در کانی که خشن و نامنظم است
-
comedy of morals
کمدی اخلاقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] نوعی کمدی که رفتارهای خلاف قانون و اخلاق را به زبانی خندهدار بیان میکند و هدف از آن اصلاح رفتارهای ناهنجار اجتماعی است
-
sleep disorders
اختلالهای خواب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] آشفتگیهای پایدار در الگوهای خواب شامل مقدار و کیفیت و زمانبندی خواب یا رخدادها یا رفتارهای پیوستۀ ناهنجار در طول خواب
-
violent crime, crime of violence
جُرم خشن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حقوق] در جرمشناسی، جرایمی از قبیل قتل و تجاوز و سرقت به عنف و آزار جسمانی
-
antisocial behaviour
رفتار ضداجتماعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] عمل پرخاشگرانه و بیاختیار و گاهی خشن که قواعد و ضوابط اخلاقی جامعه همچون حقوق مالکیت را نقض کند
-
Fascism
فاشیسم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] ملیگرایی افراطی و خشن با حمایت تودۀ مردم که متکی بر نقش عالی رهبر و قدرت حکومت و ارتش است
-
Camelus bactrianus
شتر بلخی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] گونهای از تیرۀ شتریان و راستۀ زوجسُمسانان به رنگ خاکستری-قهوهای و با دو کوهان هرمی و پاهایی سخت و خشن که برای راهپیمایی در بیابانهای صخرهای آسیا مناسب است
-
sag
ریشه 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] زائدهای پرمانند در ضخامتهای متفاوت با سطوح خشن و نامنظم که عموماً از گوشههای زیرین قطعه با زوایای باز امتداد یافته است
-
Pteridium
سرخس عقابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] سردهای از سرخسعقابیان درشت و خشن که در سراسر جهان بهجز نواحی بیابانی یافت میشوند؛ پراکندگی این سرخسها احتمالاً از سرخسهای دیگر گستردهتر است