کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صحنهای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
scenic 1
صحنهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] مربوط به صحنه
-
واژههای مشابه
-
scenic artist, painter
نقاش صحنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] شخصی که نقاشی و رنگآمیزی کلیۀ فضاهای صحنه را بر عهده دارد
-
proscenium arch
قاب صحنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] چهارچوبی که کل صحنه را از تالار جدا میکند
-
props/ prop, properties, scenery, set props/ set prop
وسایل صحنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] اثاثیه و اشیای منقول موجود در صحنه
-
continuity girl, continuity clerk, script girl
منشی صحنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] یکی از اعضای گروه تولید که مسئول ثبت جزئیات تمامی برداشتهای نماها در گروه تولید است تا از بروز خطاهایی که ممکن است تداوم نماها را مختل سازد ممانعت شود
-
centre stage, centre
میانصحنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] قسمت مرکزی محوطۀ صحنه
-
upstage
پسصحنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] قسمت پسین صحنۀ نمایش
-
back stage, wings
پشت صحنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون، هنرهای نمایشی] 1. محوطهای در پشت فضای نمایشی شامل اتاقهای رختکن و چهرهپردازی و انبارها که از چشم تماشاگر پنهان است 2. محوطهای در خارج از دید دوربین
-
behind the scenes
پشتِصحنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] رویدادهایی که خارج از دید دوربین اتفاق میافتند یا اگر در روند تولید و در داخل دید دوربین رخ میدهند در فیلم نهایی گنجانده نمیشود
-
stage left, house right, prompt side, PS
چپِ صحنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] قسمتی از صحنه که در طرف چپ بازیگر قرار دارد و از دید تماشاگر طرف راست صحنه محسوب میشود
-
set medic
پزشک صحنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] پزشک یا فرد غیرپزشکی که مسئولیت حفظ ایمنی و سلامت جسمی اعضای گروه تولید را در جریان تهیۀ فیلم بر عهده دارد
-
scene 1
صحنه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون، هنرهای نمایشی] [سینما و تلویزیون] 1. مجموعۀ نماهایی که در یک مکان واحد، از یک رویداد فیلمبرداری شود 2. محل وقوع رویدادی که از آن فیلمبرداری میشود [هنرهای نمایشی] واحد تقسیم پرده یا نمایشنامه که مبنای آن ورود و خروج شخصیتهای نما...
-
set 6
صحنه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] هر مکان فیلمبرداری یا تصویربرداری اعم از داخل یا خارج استودیو
-
stage 1, scene 2
صحنه 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] عرصۀ نمایش در تماشاخانه، معمولاً بالاتر از سطح زمین