کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صحرایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
field nursery
نهالستان صحرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] نهالستانی موقتی که در داخل یا مجاور محل جنگلکاری احداث میشود
-
airfield
فرودگاه صحرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] منطقهای معین اما فاقد امکانات فرودگاهی برای نشستوبرخاست عادی یا اضطراری هواگَردها
-
اسکی صحرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ← برفسُری صحرایی
-
field fortifications
استحکامات صحرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] هر پناهگاهی که یگانی با امکانات محدود و بدون نیاز به مهندس مشاور خبره و ابزارآلات پیشرفته، قادر به ساخت آن باشد
-
field gun
توپ صحرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی توپ که قادر است در هر زمین صعبالعبوری بهآسانی حرکت کند
-
field shop
تعمیرگاه صحرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] تعمیرگاهی که برای تعمیرات موردنیاز ردههای رزمی یا نگهداری تجهیزات یا انجام کارهای مرتبط با نگهداری در میدان بر پا میشود
-
field archery
کمانگیری صحرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] مادهای در ورزش کمانگیری که در آن کمانگیر پس از پرتاب تیر، بهسوی تیرنشان بعدی حرکت میکند
-
diversion airfield
فرودگاه صحرایی کمکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نوعی فرودگاه صحرایی که با مجهز شدن به حداقل تسهیلات لازم میتواند بهعنوان یک باند اضطراری هوایی مورد استفاده قرار گیرد
-
field storage unit
مهماتگاه صحرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مکانی مجزا برای ذخیرهسازی مهمات بهمنظور جلوگیری از تبعات گسترش آتش و انفجار و آلودگی
-
field firing range
میدان تیر صحرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] منطقهای باز برای تمرین تیراندازی سربازان در شرایط جنگی
-
چوباسکی صحرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ← برفسُرۀ صحرایی
-
چوباسکی صحرایی بزرگسالان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ← برفسُرۀ صحرایی بزرگسالان
-
چوباسکی صحرایی نوجوانان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ← برفسُرۀ صحرایی نوجوانان
-
چوباسکی صحرایی نونهالان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ← برفسُرۀ صحرایی نونهالان
-
چوباسکی مسابقۀ صحرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ← برفسُرۀ مسابقۀ صحرایی