کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیر و آهو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
bleed valve
شیر برچین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی، علوم نظامی] شیری در موتورهای توربین گازی که خروج هوا را ممکن میسازد
-
fore milk
شیر پیشین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] شیر رقیق که در ابتدای هر بار شیردهی پیش از شیر پسین ترشح میشود
-
weighing valve
شیر توزین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نوعی شیر که از آن برای توزین بار وسیلۀ نقلیۀ ریلی استفاده میشود
-
human milk fortifier
غنیساز شیر مادر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مکملی که برای برآوردن نیازهای تغذیهای فزایندۀ نوزادان نارس به شیر مادر افزوده میشود
-
breast-feeding, lactation nutrition
تغذیه با شیر مادر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] نوعی تغذیه که در آن کودک با شیر مادر تغذیه میشود
-
emergency relay valve
شیر رلۀ اضطراری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] شیری که در وضعیت اضطراری شیرترمز خودکار، توسط مخزن هوای اصلی به کار میافتد
-
breast-fed
تغذیهشده با شیر مادر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] کودکی که با شیر مادر تغذیه شده است