کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیرجهرو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
diver1
شیرجهرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] 1. ورزشکاری که در رشتۀ تخصصی شیرجه فعالیت میکند 2. شناگری که شیرجه میزند
-
واژههای مشابه
-
dive
شیرجه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] 1. پرش شناگر به داخل آب، معمولاً با سر 2. جهش بلند به طرفین و فرود درازکش دروازهبان بهمنظور تصاحب یا مهار توپ
-
diving
شیرجه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] رشتهای ورزشی مبتنی بر پرش شیرجهرو به داخل آب که در شاخهها و مواد گوناگون از روی تختۀ فنر یا سکو، در چند ارتفاع، بهصورت انفرادی و دونفره و تیمی برگزار میشود
-
synchronized diving
شیرجۀ هماهنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] یکی از مواد شیرجه که در آن دو شیرجهرو همزمان شیرجه میروند
-
ro-ro, roll-on roll-off
رورو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی بارگیری و تخلیه که در آن بار بر روی وسایل چرخدار ازطریق شیبراهه به کشتی وارد یا از آن خارج میشود
-
sewer
فاضلابرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] هریک از مجاری بزرگ و لولهها و تونلهای جمعآوری فاضلاب در شهرها
-
camptodromous
قوسیرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی نوعی رگبندی شانهای که در آن رگبرگهای دومین به حاشیه برگ نمیرسند
-
reticulodromous
مشبکرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی نوعی رگبندی شانهای که در آن رگبرگهای دومین قبل از رسیدن به حاشیۀ برگ بهطور مکرر منشعب میشوند و ساختاری شبکهای و متراکم تشکیل میدهند
-
eucamptodromous
هوقوسیرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] نوعی رگبندی شانهای که رگبرگهای دومین در نزدیکی حاشیه برگ به سمت بالا خم میشوند، اما بهطور مستقیم به رگبرگهای دومین مجاور وصل میشوند
-
carryover 2/ carry-over
همراهرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی شیمی] مادۀ مایع یا جامد زائدی که همراه با خروجی بالای برج تقطیر (overhead) یا برج جذب یا واکنشگاه از آنها خارج میشود
-
concurrent 2
همرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ویژگی دو یا چند عمل که در رایانه بهطور همزمان انجام میشوند
-
stubble crop
کُلَشرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] گیاهی که از بقایای کُلَش سال قبل بروید
-
ferry-boat coach, ferry-boat wagon, ferry-boat van
کشتیرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] واگن قابل حمل با کشتی
-
temperate
میانهرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] ویژگی فردی که رفتاری میانهروانه در مصرف الکل دارد