کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شکم یک یک سیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
abdominal fatness
چاقی شکم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] چاقی ناشی از جمع شدن چربی در شکم
-
hypogastrium
پایینشکم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] بخش میانی پایینترین قسمت شکم که در زیر منطقۀ نافی واقع شده است
-
abdomen, belly 2, venter
شکم 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] بخشی از بدن که بین قفسۀ سینه و لگن قرار دارد و دیافراگم آن را از قفسۀ سینه جدا میکند
-
antinode
شکم 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نقطه یا ناحیهای بین دو گرهِ متوالی در موج ساکن که با حداکثر دامنه در نوسان است
-
pendulous abdomen, venter propendens
شکمآونگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] وضعیتی که در آن شل بودن جدار شکم باعث میشود که محتویات شکم بر روی عانه آویزان شود
-
abdominoscopy, laparoscopy, celioscopy, peritoneoscopy
شکمبینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی، علوم تشریحی] بررسی و دیدن حفرۀ شکم با درونبین
-
Gastropoda, gastropods
شکمپاویسان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جانورشناسی] ردهای از نرمتنتباران که تودۀ احشایی (visceral mass) آنها در مرحلۀ تکوینی به میزان 180 درجه چرخیده است و به همین دلیل بدنی نامتقارن دارند؛ بدن این جانوران دارای لاکۀ (shell) پیچخورده است و پای شکمی (ventral foot) بزرگ و تخت دارند
-
surgical abdomen
شکمِ جراحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] ← شکم در حالت حاد
-
شکمِ حاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] ← شکم در حالت حاد
-
abdominalgia
شکمدرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] احساس درد در شکم
-
scaphoid abdomen, boat-shaped abdomen, navicular abdomen, carinate abdomen
شکمزورقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] شکمی که جدارۀ پیشین آن به شکل زورق فرورفته است
-
borborygmus
شکمغُره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] صدای ناشی از حرکت گاز در روده
-
belly of bow
شکم کمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ← شکم
-
abdomen obstipum
شکمکوتاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] کوتاهی مادرزاد ماهیچۀ مستقیم شکم
-
abdominal cavity
حفرۀ شکم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] فضای داخل شکم که دربرگیرندۀ اندامهای شکمی است و از بالا به دیافراگم و از پایین به حفرۀ لگنی منتهی میشود