کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شکافتپاره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
fission fragment
شکافتپاره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] هریک از محصولات اصلی فرایند شکافت که هستههای جدیدی با جِرم کوچکتر از هستۀ شکافتهشده هستند
-
واژههای مشابه
-
fission
شکافت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] واکنشی هستهای که در آن هستۀ سنگین به دو یا چند هستۀ سبکتر تقسیم شود
-
part 1
پاره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] بخشی از یک سامانه که خود بهتنهایی به کار نرود و قابل تجزیه و تقسیم به اجزای دیگر نباشد
-
fractus
پارهپاره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ابری به شکل پارههای نامنظم که بهوضوح دارای نمادی ژنده است؛ این اصطلاح فقط در مورد ابرهای پوشنی و کومهای به کار میرود
-
fission chamber
اتاقک شکافت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] وسیلهای که نوترونهای گرمایی را با آشکارسازی شکافتپارههای ناشی از جذب نوترونها در دیوارۀ داخلی اندازهگیری و شمارش میکند
-
fast fission, fast neutron fission
شکافت تند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] واکنشی شکافتی که براثر بمباران هسته با نوترونهای تندی که انرژی بیش از 1MeV دارند، رخ میدهد
-
multiple fission
شکافت چندتایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] نوعی تکثیر در تکیاختگان که در آن یک یاختۀ مادر به چند یاختۀ دختر مشابه و مجزا و مستقل تقسیم میشود
-
binary fission
شکافت دوتایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] نوعی تکثیر غیرجنسی در تکیاختگان که در آن یاختۀ مادر طی رشتمان به دو یاختۀ دختر مشابه و مجزا و مستقل تقسیم میشود
-
fission yield
بهرۀ شکافت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] 1. مقدار انرژی ناشی از شکافت در انفجار هستهای 2. نسبت درصد شکافتهایی که به تولید نوکلیدی خاص منجر میشود
-
fault segment
گسلپاره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] بخشی از گسل با مرزهای قابلتشخیص که معمولاً بهصورت مستقل گسیخته میشود
-
Equuleus, Equ, Foal
پارهاسب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] دومین صورت فلکی کوچک در نیمکرۀ شمالی آسمان که به شکل سر اسب تصور میشود
-
fragmentation 1
پارهپارش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] فرایند تولید ذرات ثانوی براثر واپاشی هسته یا براثر برخورد ذرات پرانرژی با یکدیگر
-
mosaic 1
پارهچین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] تصویری که با چیدن منظم و هموار قطعات کوچک سنگهای رنگی یا سفال در کنار هم ساخته میشود
-
perlucidus
پارهشفاف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] تکه یا برگه یا لایۀ گستردهای از ابر که فضاهای خالی مشخص و غالباًً بسیار کوچک در میان اجزای آن دیده میشود؛ این فضاها سبب میشوند که خورشید یا ماه یا آسمان آبی یا ابرهای بالاتر بر فراز آن دیده شوند؛ این اصطلاح همراه با ابرهای فرازکومهای ...