کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شَيْءٍ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
object permanence
بقای شیء
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] آگاهی از تداوم حضور اشیا حتی هنگامی که مستقیماً ادراک نمیشوند
-
zero object, null object
شیءِ صفر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] در یک رستۀ مفروض، شیئی که در عینحال آغازی و پایانی است
-
active object
شیء فعال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] شیئی که توانایی عملکرد مستقل بدون نیاز به یک محرک خارجی را دارد
-
passive object
شیء منفعل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] شیئی که فقط به محرک خارجی واکنش نشان میدهد و بهتنهایی نمیتواند عملکردی را آغاز کند
-
votive object
شیء نذری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] شیئی که به قصد رستگاری به یک خدا تقدیم میکردند
-
شیء رقمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، علوم کتابداری و اطلاعرسانی] ← برنمود رقمی
-
object constancy
ثابتبینی شیء
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] درک کردن ثبوت شیء علیرغم تغییر در شرایط مشاهده
-
شناسانۀ شیء رقمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، علوم کتابداری و اطلاعرسانی] ← شناسانۀ برنمود رقمی
-
جستوجو در متن
-
corresponding image
تصویر متناظر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] هر تصویری از یک شیء که با دیگر تصاویر همان شیء تناظر داشته باشد
-
archaeological relationship, relationship
بربستگی باستانشناختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] نحوۀ قرار گرفتن یک شیء یا بافت در مقایسه با شیء یا بافت دیگر براساس توالی نهشتهگذاری
-
image point
نقطۀ تصویر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] تصویر نقطهای معین از یک شیء
-
mobile source
منبع متحرک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] هر شیء متحرک انتشاردهندۀ آلودگی
-
altarpiece
آرایۀ بَرواره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] هر شیء تزیینی مربوط به برواره
-
sampling element
جزء نمونهبرداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] مطالعۀ یک شیء در قالب احتمالات