کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شوک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
shock tube
لولۀ شوک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] تونل بادی که در پژوهشهای فوقِصوتی کاربرد دارد و در آن سیال با فشار بالا جریان مییابد و در آزمونگاه به سرعت بسیار بالایی میرسد
-
shock tunnel
تونل شوک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] تونل بادی که در آن سیال با سرعت بالا جریان مییابد و شوکهایی با ماخ 6 تا 25 تولید میکند
-
shock 1
شوک 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] حالتی که به علت اُفت فشار خون سرخرگی و کم شدن حجم خون بروز کند
-
شوک 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] ← ضربه 2
-
oblique shock
شوک مایل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← موج ضربهای مایل
-
denial and shock stage
مرحلۀ شوک و انکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نخستین مرحله از پنج مرحلۀ فرایند مرگ که دورۀ زودگذر و حادی است و در آن فرد با شناسایی و پذیرش اینکه به یک بیماری کشنده مبتلاست، دچار اضطراب شدیدی میشود
-
electroshock therapy
شوکدرمانی برقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] درمان اختلالات روانی با استفاده از عبور جریان برق از مغز
-
شوک نامساعد عرضه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] ← ضربۀ نامساعد عرضه
-
جستوجو در متن
-
defibrilator
تارلرزهبَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] دستگاهی الکتریکی که با شوکهای الکتریکی خفیف، تارلرزۀ بطنی یا دهلیزی را بیاثر میکند
-
heat-shock promoter
پیشبَر گرماشوک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] پیشبَر ویژۀ یک ژن گرماشوک که حاوی یک توالی دِنای حساس به شوک گرمایی است
-
shock 2
ضربه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] رویدادی ناگهانی و پیشبینینشده که اثر مثبت یا منفی بر اقتصاد بگذارد متـ . شوک 2
-
adverse supply shock
ضربۀ نامساعد عرضه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] هر رویداد ناگهانی که موجب کاهش قابلتوجه اما غالباً موقت در عرضۀ یک یا چند کالا و خدمات شود متـ . شوک نامساعد عرضه
-
electrical baton, stun baton, shock baton
باتوم برقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] باتومی با ابعاد معیار که با نیروی باتری چراغقوۀ استاندارد کار میکند و قادر است بار یا شوک الکتریکی با ولتاژ اندک وارد کند
-
oblique shock wave
موج ضربهای مایل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نوعی موج ضربهای در میان شارش اَبَرصوتی که بین جهت انتشار موج و جهت شارش، زاویه به وجود میآورد متـ . شوک مایل oblique shock