کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شهپرسکان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ruddervon
شهپرسکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] سطحی در لبۀ فرار بال که نقش سکان عمودی و سکان افقی و شهپر را در هواپیماهای بدون دُم ایفا میکند
-
واژههای مشابه
-
aileron
شهپر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] سطح فرمانی که به قسمت خارجی بال لولا میشود و بخشی از لبۀ فرّار آن را تشکیل میدهد
-
rudder 1
سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] وسیلهای برای هدایت و راهبری شناور که عموماً از یک تیغه و میله و لولا تشکیل شده و به پاشنۀ شناور متصل است و در زیر آب قرار دارد
-
full aileron
تمامشهپر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] حرکتی که در آن زاویۀ شهپر با فرمان خلبان یا سامانۀ مراقبت پرواز تا آخرین حد خود تغییر میکند
-
taileron, rolling tailplane, differential tailplane
دُمشهپر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] یکی از دو صفحۀ دُم افقی که در صورت عملکرد یکسان با صفحۀ دیگر نقش سکان افقی را ایفا میکند و در صورت عملکرد متفاوت نقش شهپر را ایفا میکند
-
rudder stock, rudderstock, rudder main piece
محور سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] میلهای عمودی در سکان که تیغۀ سکان به آن متصل میشود
-
rudder braces, rudder hangings, rudder irons
لولای سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] مجموعۀ پایۀ لولای سکان و خار لولای سکان
-
steering rod, wheel rod
میلۀ سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] میلهای متصل به زنجیر هدایت برای انتقال نیروی دستهسکان به سکان
-
rudder area
مساحت سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] مساحت سطح غوطهور تیغۀ سکان
-
rudder tackle
قرقرۀ سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هریک از قرقرههایی که به زنجیرهای سکان متصل است و هنگامی که اتصالات سکان شکسته است، در مهار سکان یا دستهسکان از آنها استفاده میشود
-
rudder brake
قفل سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] وسیلهای نصبشده بر سر محور سکان برای ثابت نگه داشتن سکان در هنگام تعمیر
-
rudder stops, rudderpost, stoppers, rudder bracket, deck-stop, rudder chock
مهارۀ سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] برآمدگیای بر روی سکان یا جایگاه سکان که مانع از چرخش سکان بیش از 38 درجه میشود
-
helm 4
موقعیت سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] موقعیت دستهسکان یا فرمان سکان نسبت به خط میانای شناور (amidships)
-
pilot house
اتاق سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] اتاق یا جایگاهی در سازۀ پل فرماندهی برای هدایت شناور