کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شن 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
granule 2
شن 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ذرۀ رسوبی به قطر 2 تا 4 میلیمتر
-
جستوجو در متن
-
gravely
شنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] مربوط به شن
-
آسیای شنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] ← شنآس
-
roadway
راه شنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] راهی که با شن روسازی شده باشد
-
flat bed, plane bed
تختلایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] لایۀ تقریباً افقی از ماسه یا شن
-
esker/ asar/ eschar/ eskar/ osar
پشتۀ یخرُفتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] پشتۀ ساختهشده از انباشتههای شن و ماسۀ یخساری
-
haboob, hubbob
هَبوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] باد شدیدی در سودان که به توفان خاک و شن منجر میشود
-
meander bar, point bar
سد رودپیچ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] نهشتهای از شن و ماسه که در سمت درونی رودپیچ قراردارد
-
surface treatment
بهسازی رویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] پوشاندن هریک از لایههای آسفالت با قیر همراه با شن یا بدون آن
-
calcrete
سخترویۀ آهکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] خاکی آهکی که از شن و ماسۀ سیمانیشده با کلسیمکربنات تشکیل شده است
-
ferricrete
سخترویۀ آهنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ماسهسنگ یا کنگلومرایی که از شن و ماسۀ سیمانیشده با اکسیدهای آهن تشکیل شده است
-
erosion pavement
سنگفرش فرسایشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] پهنۀ تشکیلشده از شن و ماسه پس از خروج خاکها بهوسیلۀ عوامل فرسایشی
-
embankment
خاکریز 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] قشری از خاک یا خاک شندار که بین بستر و زیراساس ریخته میشود
-
bark residue
پوستماند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] پوستی که از گِردهبینه جدا شده و معمولاً موادی مانند شن و سنگریزه در داخل آن فرورفته است