کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
gravely
شنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] مربوط به شن
-
واژههای مشابه
-
آسیای شنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] ← شنآس
-
floatation tyre
تایر شنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] تایری که با داشتن نقش رویۀ خاص، کمتر از سایر انواع تایر در خاک فرومیرود
-
sand hump
تپۀ شنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] تپهای شنی که در انتهای یک خط فرعی برای متوقف کردن قطار فراری ایجاد میکنند
-
sand filter
صافی شنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] نوعی صافی متشکل از چند بستر شنی و بهصورت لایهلایه که از آن برای جدا کردن ذرات ریز معلق از آب یا سیال استفاده میکنند
-
roadway
راه شنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] راهی که با شن روسازی شده باشد
-
Hourglass Nebula
سحابی ساعتشنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] 1. درخشانترین بخش سحابی مرداب که در مرکز آن و در صورت فلکی قوس واقع شده است 2. سحابی سیارهنمایی که 8000 سال نوری از ما فاصله دارد و در صورت فلکی مگس واقع شده است
-
rapid sand filtration
صافش شنی تند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] نوعی فرایند تصفیۀ آب که در آن آب پس از زلالسازی از بستری شنی عبور داده میشود تا بقایای ذرات آن گرفته شود
-
slow sand filtration
صافش شنی کند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] نوعی فرایند تصفیۀ آب که در آن آب از میان بستری شنی با خصوصیات مشخص به سمت پایین پرانشت میکند و در خلال آن براثر فرایندهای فیزیکی و شیمیایی و زیستی خالصتر میشود
-
جستوجو در متن
-
psammophyte
شنرُست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] گیاهی که در شن یا خاکهای شنی رشد میکند
-
overburden, overlying matrix
روباره 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] خاک یا شنی که روی لایههای باستانی را پوشانده است
-
cabanna 2, plage 2 (fr.)
کومه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] اتاقکی چوبی یا حصیری در ساحل شنی دریا
-
sammosere
شنآیند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] پیایندی که در رویشگاه شنی و دور از امواج دریا به وجود میآید