کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شمعزنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
shoring
شمعزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] قرار دادن جک یا الوار در زیر سازه برای جلوگیری از شکستن یا تکان خوردن یا ثابت نگه داشتن کشتی در حوض خشک
-
واژههای مشابه
-
candela
شمع 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] واحد شدت نور در دستگاه بینالمللی یکاها (SI)، برابر با 1/60 شدت نور گسیلشده از یک سانتیمتر مربع تابشگر جسم سیاه، که در دمای ذوب پلاتین کار میکند
-
shore 2
شمع 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] الوارهای قابلحمل برای مهار صدمات واردشده به کشتی یا کمک به بر پا نگه داشتن آن در حوض خشک
-
standard candle
شمع معیار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] نوعی جِرم نجومی که درخشندگی (luminosity) معینی دارد و معیاری برای اندازهگیری فاصله است
-
votive candle
شمع نذری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] نوعی شیء نذری که در مراسم مذهبی آن را روشن میکنند
-
benchmarking
محکزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] آزمون توان پردازش سامانۀ رایانهای، شامل سختافزار و نرمافزار، با برنامههای استاندارد سنجش دقت و سرعت و کارایی و قابلیت اطمینان و هزینه
-
probing 3
میلزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] روشی برای یافتن آثار مدفون با فروکردن یا کوبیدن میل فلزی
-
rodding
میلهزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی تمیزکاری سایشی که در آن با عبور دادن میلهها یا توپیهای لاستیکی یا برسهای نایلونی رسوبها را از درون لولههای تبادلگرهای گرما پاک میکنند
-
boxing, boxe (fr.)
مشتزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ورزشی که در آن یک ورزشکار با استفاده از مشت با ورزشکار دیگر مبارزه کند
-
repression 2
واپسزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] در نظریۀ روانکاوی، سازوکاری دفاعی و ناآگاهانه که ازطریق آن فرد میکوشد تا تصورات مرتبط با یک سائق را به ناخودآگاه برگرداند یا در آنجا نگاه دارد
-
backlash
واپسزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] هرنوع واکنش علیه جنبش زنان و دستاوردهای آن در حوزههای فرهنگ عمومی، سیاست، کار، حق زادآوری و نیز پیشرفتهای زنان در حوزۀ دانشگاهی و فعالیتهای زیستمحیطی و صلح
-
patching
وصلهزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] یکی از روشهای تعمیر تایر که در آن وصلۀ لاستیکی را بر روی تویی سوراخشده میچسبانند
-
icing 3
یخزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] تشکیل پوششی از یخ براثر برخورد قطرکهای آب اَبَر سرد با اجسام بهویژه با شیشۀ خودرو یا بال هواپیما
-
cutting 5, cuttage 2
قلمهزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] روشی در افزایش غیرجنسی گیاهان که در آن بخشی از گیاه را قطع میکنند و در محیط مناسب برای ریشهزایی قرار میدهند متـ . قلمه زدن