کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شریک یا معاون جرم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
sexual partner
شریک جنسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] هریک از افرادی که با هم در فعالیت جنسی مشارکت میکنند
-
جستوجو در متن
-
vice consul
کنسولیار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] مقام کنسولی معاون و زیردست کنسول یا سرکنسول
-
eyewitness identification
تشخیص شاهد عینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] شناسایی فرد یا شیئی مرتبط با جرم ازطریق دستکم یک نفر شاهد که فرد یا شیء را در یک یا چند صحنۀ جرم مشاهده کرده باشد
-
felony, major crime, serious crime
جنحۀ بزرگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حقوق] جرم مهم یا نوع خطرناکی از جرم که قابل مجازات حبسِ بیش از یک سال باشد
-
translational energy
انرژی انتقالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] انرژی جنبشی ناچرخشی جسم یا سامانه که برابر است با نصف حاصلضرب جرم در مجذور سرعت مرکز جرم
-
compounding a crime
مصالحه با مجرم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حقوق] عدم گزارش جرم یا درخواست تعقیب قانونی مجرم توسط قربانی جرم، هنگامی که قربانی اقدام به اخذ رشوه کرده باشد یا خواستار جبران خسارت توسط بزهکار شده باشد
-
balance 1
ترازو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] دستگاهی برای اندازهگیری جرم یا وزن
-
agent provocateur, inciting agent, provocateur2
مأمور تحریک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] فردی که برای شناسایی و دستگیری افراد مستعد ارتکاب جرم سیاسی یا اجتماعی وارد جمع آنها میشود و آنها را به ارتکاب جرم ترغیب میکند
-
sarcopenia
کمماهیچگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] وضعیتی که در آن جرم ماهیچههای اسکلتی براثر سالخوردگی یا کمبودهای غذایی کم میشود
-
crime bulletin
آگاهینامۀ جرایم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حقوق] نشریهای چاپی یا الکترونیکی حاوی اخباری که تحلیلگرهای جرم دربارۀ بزهکاران پرتحرک و جرایم زنجیرهای و رویدادهای مجرمانه تهیه میکنند
-
point mass
جِرم نقطهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نقطهای که تمامی جرم جسم یا سامانه را میتوان به آن نسبت داد متـ . نقطۀ جِرمدار mass point
-
control system
سامانۀ معیار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هوافضا] سامانهای متشکل از مقدار مشخصی از جرم که هیچ جرمی از مرزهای آن وارد یا خارج نمیشود
-
element of a crime
عنصر جُرم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حقوق] هریک از ویژگیهای اساسی یک جرم خاص که از سوی قانون یا ازطریق آییننامه تعیین شده باشد
-
high-technology crime
جُرم فنّاورانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حقوق] جرمی که ارتکاب آن به فنّاوری پیشرفته وابسته است و فرد مرتکب این نوع جرم یا از آن استفاده میکند یا عمدتاً آن را هدف قرار میدهد